حبیب، کرد +تصاویر

حبیب، اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد! +تصاویر

حبیب، اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد! +تصاویر

حبیب مجبیان اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد. این نکته مهم تر از آن است که بازگشت او در اوج مباحث سیاسی در سال ۸۸ پروژه سیاسی بود یا اقتصادی یا هر عنوان دیگر…

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- کودکی به نام «حبیب» هنوز دو سال نداشت و لب به سخن نگشوده بود که دکتر مهدی حمیدی شعر «مرگ قو» را سرود:

شنیدم که چون «قو»ی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی
رَوَد گوشه ای دور و تنها بمیرد

شاعر، این شعر را در ۲۷ فروردین ۱۳۳۳ سرود اما شهرت و همه گیری آن پس از آن رخ داد که خواننده ای به نام حبیب محبیان بیست و دو سه سالی بعد به صحنه آمد و در قالب ترانه  با آن گیتار دوازده سیم خود خواند:

من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد

nfqalz2s3zjusqmmjk79

شگفت این که خود خواننده نیز در بیستمین شب خرداد ۱۳۹۵ و نزدیک به چهل سال بعد در آغوش دریا مُرد. کنار دریا و در رامسر.

حبیب محبیان البته زاده و بالیده شمال ایران نبود. او در چهارم مهر ۱۳۳۱ در شمیرانِ تهران به دنیا آمده بود. در خانواده ای اهل موسیقی و در جمع برادرانی که ویولن می زدند: منوچهر و منصور و محمود. حبیب اما گیتار دوست داشت و زیر نظر مرتضی حنانه در رادیو تلویزیون ملی ایران موسیقی آموخت.

او که بعد از پیروزی انقلاب و در سال ۱۳۶۰ مثل خیلی های دیگر از هم صنف های خود ناگزیر از کوچ شد با این که خود نیز گاهی کوشید اما از جنس خوانندگان لُس آنجلسی نشد و نبود و دوست داشت برگردد. همه دوست دارند برگردند اما او دوست داشت برگردد و در همین چهار چوب هم کار کند.

یکی دوباری تقاضا کرد و پذیرفته نشد تا سال ۸۸ و در توفان پس از انتخابات موافقت شد و بازگشت و برای این که حساسیت ایجاد نکند به شمال رفت و در ویلای یکی از دوستان خود ساکن شد.

 هر چند که بعدتربر سر انتشار آلبوم او موانع بسیاری گذاشتند. تازه دریافته بود که توافق و کسب مجوز از یک نهاد یا شخص الزاما به منزله تبعیت یا موافقت دیگران نیست‌.

شایعات متفاوتی درباره نحوه بازگشت او وجود دارد. از نقش سمیر زند که نام هنری فرزند یک روحانی مشهورو فقید است تا وساطت رییس دفتر احمدی نژاد اما برای مردم و حبیب مهم این بود که برگردد و حالا برگشته بود. او دوست داشت اگر می خواند اینجا بخواند:

در آن گوشه، چندان غزل خوانَد امشب
که خود در میان غزل ها بمیرد

گروهی بر آن‌اند کاین مرغِ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

و حبیب که در اینجا ( ایران) عاشقی کرده بود پس باید اینجا می مُرد. عاشقی اما نه در قالبِ غالب ترانه ها که سروده های عاشقانه او بیشتر به یاد مادرو همسری بود که از دست داد ( آهنگ های مادر و خرس کوکی در ” مرد تنهای شب”) و  به یاد همسر درگذشته به خاطر حساسیت به آمپول پنی سلین ( شهلای من و خواب سرخ بوسه ها) و یا به یاد هر دو (نگاهم).

یکی از تفاوت های او با خوانندگان دیگر در علاقه به اشعار شاعران نامدار معاصر بود ولو برای ترانه و خواندن نسروده باشند همچون سروده استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی که دیگران هم خوانده اند اما با صدای حبیب فرایاد می آید:

نَفَسم گرفت از این شهر
درِ این حصار، بشکن
در این حصارِ جادوییِ روزگار بشکن

چو شقایق از دلِ سنگ
برآر رایتِ خون
به جنون، صلابتِ صخره ی کوهسار بشکن

تو که ترجمانِ صبحی
به ترنّم و ترانه 
لبِ زخم دیده بگشا
صفِ انتظار بشکن

سرِ آن ندارد امشب 
که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و 
طلسمِ کار بشکن

iqkpnnniskthwe0232v

حبیب محبیان پس از بازگشت به تعبیری از آنجا رانده و در اینجا مانده بود. چون خوانددگان لُس آنجلسی بازگشت او به ایران را در قالب یک پروژه تعریف می کردند و در اینجا هم به کسی که پس از ۲۸ سال اقامت درخارج از کشور بازگشته بود اعتماد نه چنان بود که وعده داده بودند.به همین خاطر فرزند او نه در ایران ماند و نه به آمریکا بازگشت که در ترکیه ساکن شد.

 برخی معتقدند همان بازی یی که در دولت احمدی نژاد  با بعضی از دیگرایرانیان خارج از کشور انجام شد با او نیز صورت پذیرفت.
مثل رفتاری که با همسر دکتر فاطمی شد یا لحظه ثبت نام رحیم مشایی با آقای بازیگر سینمای ایران یا با علیرضا افتخاری که می خواستند بدیلی برای شجریان باشد و خود نیز ادامه نداد.

با این همه اما و فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم این ادعاها و گزاره ها حبیب از بسیاری از همکاران خود بختیار تر بود. چون برگشت و همین جا آرام گرفت؛ در خانه .

 بعید است که جنازه خواننده خاموش شده را از سردخانه زینبیه رامسر به تهران انتقال دهند تا از مقابل تالار وحدت تشییع شود چرا که این بار مانند مرتضی پاشایی شاید تنها دهه هفتادی ها نیایند و دهه های قبل هم برای تجدید خاطره بیایند و البته پای دهه هشتادی ها هم چنان که در قضیه کورش دیدیم باز شده است.

kqh2vqrd11rgy43tip3

اما چه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شود و چه در همان روستای «نیاسته» در « کتالم» رامسر باز هم به آرزوی خود رسیده است: مرگ در وطن و در خاک ایران خفتن.

گروهی بر آن اند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد؟ آنجا بمیرد

حبیب مجبیان اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد. این نکته مهم تر از آن است که بازگشت او در اوج مباحث سیاسی در سال ۸۸ پروژه سیاسی بود یا اقتصادی یا هر عنوان دیگر.

گرداوری:

The post appeared first on .

حبیب، اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد! +تصاویر

حبیب، اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد! +تصاویر

حبیب مجبیان اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد. این نکته مهم تر از آن است که بازگشت او در اوج مباحث سیاسی در سال ۸۸ پروژه سیاسی بود یا اقتصادی یا هر عنوان دیگر…

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- کودکی به نام «حبیب» هنوز دو سال نداشت و لب به سخن نگشوده بود که دکتر مهدی حمیدی شعر «مرگ قو» را سرود:

شنیدم که چون «قو»ی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد

شب مرگ تنها نشیند به موجی
رَوَد گوشه ای دور و تنها بمیرد

شاعر، این شعر را در ۲۷ فروردین ۱۳۳۳ سرود اما شهرت و همه گیری آن پس از آن رخ داد که خواننده ای به نام حبیب محبیان بیست و دو سه سالی بعد به صحنه آمد و در قالب ترانه  با آن گیتار دوازده سیم خود خواند:

من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد

چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد

(image)

شگفت این که خود خواننده نیز در بیستمین شب خرداد ۱۳۹۵ و نزدیک به چهل سال بعد در آغوش دریا مُرد. کنار دریا و در رامسر.

حبیب محبیان البته زاده و بالیده شمال ایران نبود. او در چهارم مهر ۱۳۳۱ در شمیرانِ تهران به دنیا آمده بود. در خانواده ای اهل موسیقی و در جمع برادرانی که ویولن می زدند: منوچهر و منصور و محمود. حبیب اما گیتار دوست داشت و زیر نظر مرتضی حنانه در رادیو تلویزیون ملی ایران موسیقی آموخت.

او که بعد از پیروزی انقلاب و در سال ۱۳۶۰ مثل خیلی های دیگر از هم صنف های خود ناگزیر از کوچ شد با این که خود نیز گاهی کوشید اما از جنس خوانندگان لُس آنجلسی نشد و نبود و دوست داشت برگردد. همه دوست دارند برگردند اما او دوست داشت برگردد و در همین چهار چوب هم کار کند.

یکی دوباری تقاضا کرد و پذیرفته نشد تا سال ۸۸ و در توفان پس از انتخابات موافقت شد و بازگشت و برای این که حساسیت ایجاد نکند به شمال رفت و در ویلای یکی از دوستان خود ساکن شد.

 هر چند که بعدتربر سر انتشار آلبوم او موانع بسیاری گذاشتند. تازه دریافته بود که توافق و کسب مجوز از یک نهاد یا شخص الزاما به منزله تبعیت یا موافقت دیگران نیست‌.

شایعات متفاوتی درباره نحوه بازگشت او وجود دارد. از نقش سمیر زند که نام هنری فرزند یک روحانی مشهورو فقید است تا وساطت رییس دفتر احمدی نژاد اما برای مردم و حبیب مهم این بود که برگردد و حالا برگشته بود. او دوست داشت اگر می خواند اینجا بخواند:

در آن گوشه، چندان غزل خوانَد امشب
که خود در میان غزل ها بمیرد

گروهی بر آن‌اند کاین مرغِ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد

و حبیب که در اینجا ( ایران) عاشقی کرده بود پس باید اینجا می مُرد. عاشقی اما نه در قالبِ غالب ترانه ها که سروده های عاشقانه او بیشتر به یاد مادرو همسری بود که از دست داد ( آهنگ های مادر و خرس کوکی در ” مرد تنهای شب”) و  به یاد همسر درگذشته به خاطر حساسیت به آمپول پنی سلین ( شهلای من و خواب سرخ بوسه ها) و یا به یاد هر دو (نگاهم).

یکی از تفاوت های او با خوانندگان دیگر در علاقه به اشعار شاعران نامدار معاصر بود ولو برای ترانه و خواندن نسروده باشند همچون سروده استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی که دیگران هم خوانده اند اما با صدای حبیب فرایاد می آید:

نَفَسم گرفت از این شهر
درِ این حصار، بشکن
در این حصارِ جادوییِ روزگار بشکن

چو شقایق از دلِ سنگ
برآر رایتِ خون
به جنون، صلابتِ صخره ی کوهسار بشکن

تو که ترجمانِ صبحی
به ترنّم و ترانه 
لبِ زخم دیده بگشا
صفِ انتظار بشکن

سرِ آن ندارد امشب 
که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و 
طلسمِ کار بشکن

(image)

حبیب محبیان پس از بازگشت به تعبیری از آنجا رانده و در اینجا مانده بود. چون خوانددگان لُس آنجلسی بازگشت او به ایران را در قالب یک پروژه تعریف می کردند و در اینجا هم به کسی که پس از ۲۸ سال اقامت درخارج از کشور بازگشته بود اعتماد نه چنان بود که وعده داده بودند.به همین خاطر فرزند او نه در ایران ماند و نه به آمریکا بازگشت که در ترکیه ساکن شد.

 برخی معتقدند همان بازی یی که در دولت احمدی نژاد  با بعضی از دیگرایرانیان خارج از کشور انجام شد با او نیز صورت پذیرفت.
مثل رفتاری که با همسر دکتر فاطمی شد یا لحظه ثبت نام رحیم مشایی با آقای بازیگر سینمای ایران یا با علیرضا افتخاری که می خواستند بدیلی برای شجریان باشد و خود نیز ادامه نداد.

با این همه اما و فارغ از قضاوت درباره صحت و سقم این ادعاها و گزاره ها حبیب از بسیاری از همکاران خود بختیار تر بود. چون برگشت و همین جا آرام گرفت؛ در خانه .

 بعید است که جنازه خواننده خاموش شده را از سردخانه زینبیه رامسر به تهران انتقال دهند تا از مقابل تالار وحدت تشییع شود چرا که این بار مانند مرتضی پاشایی شاید تنها دهه هفتادی ها نیایند و دهه های قبل هم برای تجدید خاطره بیایند و البته پای دهه هشتادی ها هم چنان که در قضیه کورش دیدیم باز شده است.

(image)

اما چه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن شود و چه در همان روستای «نیاسته» در « کتالم» رامسر باز هم به آرزوی خود رسیده است: مرگ در وطن و در خاک ایران خفتن.

گروهی بر آن اند کاین مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد؟ آنجا بمیرد

حبیب مجبیان اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد. این نکته مهم تر از آن است که بازگشت او در اوج مباحث سیاسی در سال ۸۸ پروژه سیاسی بود یا اقتصادی یا هر عنوان دیگر.

گرداوری:

The post appeared first on .

حبیب، اینجا عاشقی کرد و اینجا مُرد! +تصاویر

خبر جدید

هدیه یک +تصاویر

هدیه مرسدس بنز یک معلم خوش شانس! +تصاویر

هدیه مرسدس بنز یک معلم خوش شانس! +تصاویر
این دختر که “نور الفارس” نام دارد از داشتن مادر محروم است و بنا بر گفته پدرش معلمش “نادیه” زحمات قابل توجهی برای وی کشیده است.
مرسدس بنز
یک دختر کویتی پس از فارغ التحصیلی از مهد کودک به پاس تقدیر از زحمات معلم خود یک دستگاه مرسدس بنز به وی هدیه کرد. این دختر که “نور الفارس” نام دارد از داشتن مادر محروم است و بنا بر گفته پدرش معلمش “نادیه” زحمات قابل توجهی برای وی کشیده است.

images

جهان

گرداوری:

The post appeared first on .

هدیه مرسدس بنز یک معلم خوش شانس! +تصاویر

هدیه مرسدس بنز یک معلم خوش شانس! +تصاویر
این دختر که “نور الفارس” نام دارد از داشتن مادر محروم است و بنا بر گفته پدرش معلمش “نادیه” زحمات قابل توجهی برای وی کشیده است.
مرسدس بنز
یک دختر کویتی پس از فارغ التحصیلی از مهد کودک به پاس تقدیر از زحمات معلم خود یک دستگاه مرسدس بنز به وی هدیه کرد. این دختر که “نور الفارس” نام دارد از داشتن مادر محروم است و بنا بر گفته پدرش معلمش “نادیه” زحمات قابل توجهی برای وی کشیده است.

(image)

جهان

گرداوری:

The post appeared first on .

هدیه مرسدس بنز یک معلم خوش شانس! +تصاویر

میهن دانلود

تصاویر خودروهای ۲۰۱۶

تصاویر بهترین خودروهای سال ۲۰۱۶

تصاویر بهترین خودروهای سال ۲۰۱۶

از این خودروهای تعدادی بالاتر از بقیه قرار می‌گیرند و در بین گروه خودروهای منتخب این نشریه می ایستند.
یک خودرو برای اینکه در بین خودروهای منتخب کانسومرریپورتز قرار بگیرد باید در تست کارشناسان این نشریه شرکت، کیفیت متوسط یا بالاتر داشته باشد، در تستهای تصادف دولتی یا صنعتی عملکرد مطلوبی نشان دهد و در نظرسنجی این نشریه از خوانندگان، رضایت آنها را کسب کند.

در بین خودروهای منتخب امسال طیف وسیعی از خودروهای از رودسترهای کوچک تا وانتهای بزرگ حضور دارند.

در مجموع ۱۰ خودرو انتخاب شدند که هفت مورد از خودروسازان ژاپنی، یک مورد از برندهای خودرویی کره جنوبی و دو مورد آمریکایی است.

بهترین خودروی سایزمتوسط: تویوتا کمری، حدود قیمت ۲۴ تا ۳۲ هزار دلار

تویوتا کمری مدتهاست که یکی از محبوب ترین و مطمئن ترین سدانهای خانوادگی در بازار خودرو آمریکا است و تازه ترین نسل آن نیز از این قاعده مستثنی نیست.

بهترین خودروی فوق کوچک(subcompact): هوندا فیت، حدود قیمت ۱۹ هزار دلار
اگرچه این نشریه از “فیت” به خاطر سر و صدای زیاد خودرو در جاده و سواری نه چندان راحت آن انتقاد کرده ولی در عوض این خودرو مصرف سوخت پایین، هندلینگ مطلوب و صندوق جاداری دارد.

بهترین خودروی کوچک(compact): سوبارو ایمپرزا، حدود قیمت ۲۱ تا ۲۲ هزار دلار.

کانسومر ریپورت سوبارو ایمپرزا را به دلیل سواری دلنشین، هندلینگ عالی، فضای داخلی، دکمه های کنترلی لمسی، فن آوریهای ایمنی، نتایج عالی در تست های تصادف، سیستم AWD تحسین می‌کند.
بهترین اس یو وی لوکس: لکسوس RX، حدود قیمت ۵۱ تا ۵۷ هزار دلار

کانسومر ریپورت این خودرو را به دلیل کابین بی صدا و راحت، انتقال قدرت بی عیب و نقص، سواری لذت بخش انتخاب کرده است.

بهترین خودروی اسپرت زیر ۴۰ هزار دلار: مزدا MX-5 میاتا، حدود قیمت ۲۹ هزار دلار
مزدا MX-5 میاتا پرفروش ترین رودستر تمام دوران است. اگرچه هر چهار نسل این خودرو اعجاب انگیز هستند اما نسل کنونی به طور مشخص مورد توجه این نشریه قرار گرفته است.

بهترین اس یو وی کوچک: سوبارو فورستر، حدود قیمت ۲۷ هزار دلار

سوبارو فورستر بار دیگر در فهرست منتخب قرار گرفته زیرا این اس یو وی کراس اور کوچک دارای یک سیستم چهار چرخ متحرک، فضای داخلی جادار، سواری راحت و دینامیک رانندگی عالی است.

بهترین اس یو وی سایز متوسط: کیا سورنتو، حدود قیمت ۳۸ هزار دلار
سورنتو یک ستاره در حال ظهور در بازار اس یو وی های سایز متوسط است. اگرچه این خودرو اغلب در سایه رقبای پرسابقه تر قرار می‌گیرد اما این کراس اور کره ای این بار کانسومر ریپورت را با توانایی هایش تحت تاثیر قرار داده است.

بهترین مینی ون: تویوتا سی ینا، حدود قیمت ۳۵ تا ۳۸ هزار دلار

تویوتا سی‌ینا از زمان تولدش در سال ۱۹۹۸ همیشه یکی از بهترینهای بخش مینی ون‌ها بوده است. کانسومر ریپورتز اینبار تحت تاثیر فضای داخلی چندمنظوره، پیشرانه پرقدرت و فضای هشت نفره این خودرو قرار گرفته است.

بهترین وانت: فورد F-150، حدود قیمت ۴۵ تا ۴۶ هزار دلار
این وانت به دلیل شاسی آلومینیومی سبک، مصرف کم و عملکرد مطلوب آفرود در این فهرست قرار گرفته است.

بهترین خودروی بزرگ: شورولت ایمپالا، حدود قیمت ۳۹ هزار دلار
شورولت ایمپالا یکی دیگر از خودروهایی است که برای دومین سال متوالی در فهرست منتخب قرار دارد.

ایمپالا راحت و پویا، تلفیقی از سواری نرم با هندلینگ عالی و پیروز برابر برخی از سدانهای لوکس است.

13950312130200171131465313950312130211995131465313950312130227393131465313950312130238204131465313950312130304537131465313950312130311947131465313950312130320591314653139503121304215391314653139503121307109571314653139503121307223301314653

عصر خودرو

The post appeared first on .

تصاویر بهترین خودروهای سال ۲۰۱۶

تصاویر بهترین خودروهای سال ۲۰۱۶

از این خودروهای تعدادی بالاتر از بقیه قرار می‌گیرند و در بین گروه خودروهای منتخب این نشریه می ایستند.
یک خودرو برای اینکه در بین خودروهای منتخب کانسومرریپورتز قرار بگیرد باید در تست کارشناسان این نشریه شرکت، کیفیت متوسط یا بالاتر داشته باشد، در تستهای تصادف دولتی یا صنعتی عملکرد مطلوبی نشان دهد و در نظرسنجی این نشریه از خوانندگان، رضایت آنها را کسب کند.

در بین خودروهای منتخب امسال طیف وسیعی از خودروهای از رودسترهای کوچک تا وانتهای بزرگ حضور دارند.

در مجموع ۱۰ خودرو انتخاب شدند که هفت مورد از خودروسازان ژاپنی، یک مورد از برندهای خودرویی کره جنوبی و دو مورد آمریکایی است.

بهترین خودروی سایزمتوسط: تویوتا کمری، حدود قیمت ۲۴ تا ۳۲ هزار دلار

تویوتا کمری مدتهاست که یکی از محبوب ترین و مطمئن ترین سدانهای خانوادگی در بازار خودرو آمریکا است و تازه ترین نسل آن نیز از این قاعده مستثنی نیست.

بهترین خودروی فوق کوچک(subcompact): هوندا فیت، حدود قیمت ۱۹ هزار دلار
اگرچه این نشریه از “فیت” به خاطر سر و صدای زیاد خودرو در جاده و سواری نه چندان راحت آن انتقاد کرده ولی در عوض این خودرو مصرف سوخت پایین، هندلینگ مطلوب و صندوق جاداری دارد.

بهترین خودروی کوچک(compact): سوبارو ایمپرزا، حدود قیمت ۲۱ تا ۲۲ هزار دلار.

کانسومر ریپورت سوبارو ایمپرزا را به دلیل سواری دلنشین، هندلینگ عالی، فضای داخلی، دکمه های کنترلی لمسی، فن آوریهای ایمنی، نتایج عالی در تست های تصادف، سیستم AWD تحسین می‌کند.
بهترین اس یو وی لوکس: لکسوس RX، حدود قیمت ۵۱ تا ۵۷ هزار دلار

کانسومر ریپورت این خودرو را به دلیل کابین بی صدا و راحت، انتقال قدرت بی عیب و نقص، سواری لذت بخش انتخاب کرده است.

بهترین خودروی اسپرت زیر ۴۰ هزار دلار: مزدا MX-5 میاتا، حدود قیمت ۲۹ هزار دلار
مزدا MX-5 میاتا پرفروش ترین رودستر تمام دوران است. اگرچه هر چهار نسل این خودرو اعجاب انگیز هستند اما نسل کنونی به طور مشخص مورد توجه این نشریه قرار گرفته است.

بهترین اس یو وی کوچک: سوبارو فورستر، حدود قیمت ۲۷ هزار دلار

سوبارو فورستر بار دیگر در فهرست منتخب قرار گرفته زیرا این اس یو وی کراس اور کوچک دارای یک سیستم چهار چرخ متحرک، فضای داخلی جادار، سواری راحت و دینامیک رانندگی عالی است.

بهترین اس یو وی سایز متوسط: کیا سورنتو، حدود قیمت ۳۸ هزار دلار
سورنتو یک ستاره در حال ظهور در بازار اس یو وی های سایز متوسط است. اگرچه این خودرو اغلب در سایه رقبای پرسابقه تر قرار می‌گیرد اما این کراس اور کره ای این بار کانسومر ریپورت را با توانایی هایش تحت تاثیر قرار داده است.

بهترین مینی ون: تویوتا سی ینا، حدود قیمت ۳۵ تا ۳۸ هزار دلار

تویوتا سی‌ینا از زمان تولدش در سال ۱۹۹۸ همیشه یکی از بهترینهای بخش مینی ون‌ها بوده است. کانسومر ریپورتز اینبار تحت تاثیر فضای داخلی چندمنظوره، پیشرانه پرقدرت و فضای هشت نفره این خودرو قرار گرفته است.

بهترین وانت: فورد F-150، حدود قیمت ۴۵ تا ۴۶ هزار دلار
این وانت به دلیل شاسی آلومینیومی سبک، مصرف کم و عملکرد مطلوب آفرود در این فهرست قرار گرفته است.

بهترین خودروی بزرگ: شورولت ایمپالا، حدود قیمت ۳۹ هزار دلار
شورولت ایمپالا یکی دیگر از خودروهایی است که برای دومین سال متوالی در فهرست منتخب قرار دارد.

ایمپالا راحت و پویا، تلفیقی از سواری نرم با هندلینگ عالی و پیروز برابر برخی از سدانهای لوکس است.

(image) (image) (image) (image) (image) (image) (image) (image) (image) (image)

عصر خودرو

The post appeared first on .

تصاویر بهترین خودروهای سال ۲۰۱۶

فانتزی

مرگ که +تصاویر

مرگ دردناک فاطمه کوچولو که قربانی غفلت مسئولان شد! +تصاویر

مرگ دردناک فاطمه کوچولو که قربانی غفلت مسئولان شد! +تصاویر

این سخن مادر فاطمه است که می‌گوید: «آقای شهردار یه لحظه خودت رو جای ما بذار، حاضری یک تار موی بچت رو با دنیا عوض کنی.»

 مرگ دردناک

از مرگ دردناک دخترکی ۵ ساله باخبر می‌‌شویم که مادرش با هزاران امید و آرزو او را به پارک می‌برد تا لحظات خوشی برایش بیافریند، غافل از اینکه همان پارک پایان راه زندگی کوتاه او شده و مرگی دردناک را برای او رقم می‌زند.برای آگاه شدن از چگونگی ماجرا با مادرش تماس می‌گیرم تا قرار ملاقاتی بگذارم، در جوابم می‌گوید: «تشریف بیاورید خانه خودتان است.» آدرس را می‌دهد و می‌گوید؛ «اینجا همه دنیا عزادار است، خانه را راحت پیدا می‌کنید

به همراه عکاس راهی شهرک رضوانیه واقع در منطقه ۱۵ پایتخت می‌شویم. جایی که پای کوه قراردارد و در انتهای برخی خیابان‌ها شاهد خانواده‌هایی هستیم که در خانه‌های کاهگلی یا چادر زندگی می‌کنند. فقر و محرومیت از سرو روی برخی محلات می‌بارد. بیشتر افراد ساکن در محله نشان خانه ماتم‌زده را می‌دانند. بالاخره خانه را پیدا می‌کنیم، در و دیوار ساختمان پر است از اعلامیه‌های فوت فاطمه و آخرین عکس دخترک.

مادر عزادار در را به رویمان باز می‌کند با خوشرویی ما را می‌پذیرد و خود را اینگونه معرفی می‌کند: «من مادر پوست کلفت فاطمه هستم که بچه‌ام رو تو چشم به هم زدنی از دست دادم

اول از همه عکس‌هایی از نوزادی تا آخرین روزهای حیات فاطمه را به ما نشان می‌دهد و بعد سفره دلش را باز کرده و ماجرا را شرح می‌دهد: «سه شنبه عصر بود، به مناسبت نیمه شعبان جشنی در مزار شهدا به پا بود. حول و حوش ساعت ۷ شب بود که جشن تمام شد و به پارک رفتیم؛ فاطمه سرگرم بازی شد.»

نفسی می‌کشد و ادامه می‌دهد: «فقط برای چند دقیقه کنار هم نبودیم. وقتی دیدم؛ دخترم نیست، دنبالش رفتم. پیدایش نکردم تا به آبشار رسیدم. قسمت انتهایی آبشار دمپایی‌های فاطمه را پیدا کردم که روی آب شناور بود.»

زن سراسیمه موضوع گم‌شدن کودکش را به مامور پارک اطلاع می‌دهد و به او می‌گوید؛ «این دمپایی‌ها متعلق به بچه من است، اما مامور بی‌توجه به اضطراب مادری که فرزندش را گم کرده، او را به تمسخر می‌گیرد و می‌گوید: «مگه بچه‌ت مرغ وماهیه که بیفته اینجا؟ این دمپایی‌ها چهار روزه که روی آبه، مگه دمپایی شبیه دمپایی بچه تو وجود ندارد؟»

مادر فاطمه می‌گوید: «به مامور گفتم، نگاه کن آب اینجا داره گل آلود می‌شه، اما دوباره مسخره‌ام کرد و رفت به استراحت‌گاهش. دنبالش رفتم گفتم؛ بچه من افتاده اینجا. فاطمه هیچ وقت از من دور نمیشه، اما نگهبان پارک به من جوابی نداد و رفت.»

بانوی عزادار با عصبانیت ادامه می‌دهد: «به ماموران کلانتری هم گفتم؛ چون بچه من بچه پایین شهر بود؛ مرغ و ماهی شد!!!»

بالاخره با پیگیری‌های مادر نگران و اصرار او مبنی براینکه کودکم درون این محفظه افتاده با نیروهای امدادی تماس گرفته می‌شود. حول و حوش ساعت ۸ شب نیروهای امدادی و آتش‌نشانی از راه می‌رسند.

خانم امیری می‌گوید: «وقتی ماموران رسیدند؛ هنوز هم باور نمی‌کردند که بچه من داخل آب افتاده باشد. مامور پارک هم همچنان اصرار داشت که بچه دراین آب کم‌عمق خفه نمی‌شود و اصلا به محفظه پمپ که درپوشی نداشت؛ توجه نمی‌کرد. تنها شاهدان من دمپایی فاطمه و آبی بود که هر لحظه گل‌آلود‌تر می‌شد که این موضوع باعث شد تا ماموران موضوع را باور کنند.»

zqfcxphi3sh9izfogv6

 وضعیت جسد، حال آتش‌نشانان را هم بد کرد

نهایتا آتش‌نشان کار خود را شروع می‌کنند و بنا به شهادت مادر فاطمه و همسایه‌هایی که آن روز در پارک حضور داشتند؛ ماموران آتش‌نشانی برای یافتن کودک گم‌شده تلاش زیادی کردند.ماموران همه جا را روشن ‌می‌کنند تا اثری از کودک بیابند تا اینکه با قطعات جسد او مواجه می‌شوند.

آتش‌نشانان تمامی طول آبشار را جست‌وجو می‌کنند تا بتوانند قطعات بدن کودک ۵ ساله را که از طریق پمپ به بالای آبشار کشیده شده و در طول آن پراکنده بود؛ جمع‌آوری کنند.زن همسایه که همچون ما مهمان خانه فاطمه است؛ می‌گوید: «ماموران خیلی زحمت کشیدند و تلاش کردند. حال خود ماموران آتش‌نشانی هم به خاطر شرایط بد جسد فاطمه، بد شده بود؛ حتی مردم هم از دیدن آن صحنه‌ها حالشان به هم می‌خورد. با اینکه ماموران سعی می‌کردند؛ مردم تکه‌های بدن بچه را نبینند، اما باز هم موفق نشدند.»

 فاطمه، قربانی غفلت مسئولان شد

ساعت ۱۰ شب کار جمع‌آوری بدن مثله شده دخترک به پایان می‌رسد؛ ماموران برای اینکه مادر فاطمه جسد فرزندش را در آن حالت نبیند، به او می‌گویند که این جسد متعلق به فاطمه نیست. سرانجام کودک توسط دایی‌ و عمویش شناسایی می‌شود.

و حالا فاطمه که قرار بود؛ مرداد ماه ورودش به ۶ سالگی را جشن بگیرد، قربانی غفلت مسئولان و عدم توجه آنان به نبود سرپوش محفظه پمپ آبشار می‌شود.

8yz5gc28im3212k52xil

 چرا آبشار را خاموش نکردند؟/ شهرداری گفت با رسانه‌ها صحبت نکنید

مادر می‌گوید: «بچم رو برای آسایش وتفریح بردم تو پارک نه برای اینکه چرخ بشه. چرا وقتی مسئولان شهرداری و پارک دیدن سرپوش محفظه دزدیده شده، آبشاررو خاموش نکردن؟ چرا ماموری نگذاشته بودن که جلوی نزدیک شدن مردم به آبشار را بگیره، صدها بچه توی پارک بود. حتی اگه این اتفاق برای بچه کس دیگه یا حتی یه حیوون می‌افتاد، باز هم برایم خیلی دردناک بود.»

وی ادامه می‌دهد: «چرا شهردار گذاشت با آن وضعیت آبشار باز باشد و کار کند؟ چرا تابلوی هشداردهنده نگذاشته بودند؟ چرا شهردار ما باید به این موضوع که محفظه نه درپوش دارد و نه حفاظ، اهمیتی ندهد؟ چرا نگهبان به جای اینکه به دادم برسد؛ مسخره‌ام کرد؟ آیا ضعف مالی اهالی محل به شهردارمان اجازه می‌دهد که به ما توجه نکند؟ آیا در همه محله‌ها و پارک‌ها حفاظ را می‌دزدند و شهرداری اقدامی نمی‌کند.»

خانم امیری تاکید می‌کند: «شهرداری به ما گفت؛ با رسانه‌ها صحبت نکنید و اگر از شما سوال کردند؛ بگویید روحیه صحبت کردن نداریم. می‌خواهم از نگهبان پارک و شهردار شکایت‌ کنم.»

 موقع دفن نتوانستیم؛ شانه‌هایش را تکان دهیم چون شانه‌ای نداشت

زن داغدار طاقتش تمام می‌شود و بغضش می‌ترکد، می‌گوید: «حرمله هم با فرزند امام حسین (ع) این کار را نکرد، بچه او سرودست و پا داشت، اما بچه من چرخ شد نه سر داشت، نه دست و نه پا، اصلا جسدی نداشت. موقع دفن نتوانستیم؛ شانه‌هایش را تکان دهیم چون شانه‌ای نداشت.»

 چرا کسی دلش برای بچه‌های ما نمی‌سوزد

خانم امیری می‌پرسد: «آیا حق بچه من این بود؟ من می‌خواهم؛ حق بچه‌ام گرفته شود، نمی‌خواهم پایان ماجرا مانند سرنوشت دخترانی باشد که در پارک شهر غرق شدند.»

کمی که آرام‌ می‌گیرد با لبخندی تلخ چنانکه گویی خود را به ریشخند می‌کشد، می‌گوید: «می‌بینید چه مادر پوست کلفتی هستم، الان باید بیمارستان باشم، اما نمی‌دونم؛ چرا اینجا هستم. آنقدر عصبانی هستم که هر روز صبح می‌رم توی پارک و فقط راه می‌رم و راه می‌رم… پدرش هم حال و روز بدی داره. شوهرم بیماری دیابت داره و با این اوضاع شب و روز گریه می‌کنه و حال و حوصله هیچ کاری نداره.»

خطاب به شهردار تهران تاکید می‌کند: «نگذارید بر سر بچه دیگری چنین بلایی بیاید. حالا تازه به فکر افتاده‌اند و جلوی آبشار نرده زدند و روی محفظه هم درپوش گذاشتند؛ این چه فرقی به حال ما می‌کند که دلمان سوخت.»نگاهی به خانه می‌اندازم، اثاثیه زیادی ندارد که این نشان‌ می‌دهد؛ اوضاع مالی خانواده چندان خوب نیست، هرچند که به گفته مادر همه چیز ولو با سختی برای فاطمه فراهم بوده و فاطمه عزیز کرده اهل خانه بوده است.

از زن داغدیده درباره اوضاع زندگیش سوال می‌کنم، می‌گوید: «همسرم کارگر روزمزد ساختمانی است که بهمن ماه در حین کار افتاد و پایش شکست و از آن روز بیکار شد، البته چون بیمه است، هزینه او در طول درمان پرداخت می‌شود.»

f3r5mubrxj08xjrn289

یارانه پسر معلولم را قطع کرده‌اند

وی ادامه می‌دهد: «روز حادثه همسرم به گیلاوند رفته بود بعد از چند ماه کاری پیدا کرده و اولین روز کاری‌اش بود . با این اتفاق او دوباره بیکار شده تا پرونده دخترمان را پیگیری کند، امروز هم به پزشکی قانونی رفته تا نامه برای دادسرا بگیرد.»

حالا تنها منبع درآمد خانواده دستمزد پسر۱۷ ساله‌شان امید است که یکسال است به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرده و کارگر ساختمانی شده است. روزی ۳۰ هزار تومان درآمد روزانه فرزند دوم و سهم خانواده ۶ نفره دیروز و خانواده ۵ نفره امروز از زندگی است.

خانواده امیری در کنار تمامی مشکلاتشان پسری ۲۰ ساله دارند که معلول ذهنی و کرو لال است و به دلیل تشنج نتوانسته، بیشتر از ۶ کلاس را در مدرسه باغچه‌بان بگذراند. مخارج گفتار درمانی‌اش هم برای خانواده سنگین است و به این دلیل تا به حال برای گفتار درمانی محمد (اولین فرزند خانواده) اقدامی نکرده‌اند.

«به بهزیستی افسریه و پیچ شمرون هم رفتم، اما هیچ کمکی به ما نشد، محمد رو قبول نمی‌کنن و می‌گن بودجه نداریم»، خانم امیری این مطالب را با عصبانیت بیان می‌کند و می‌افزاید: «۴ ماهه که بی‌هیچ دلیلی یارانه و سبد کالای محمد رو قطع کردن، پیگیری هم کردیم، اما هیچ‌کس به ما جواب درست نداد.»

هرچی سنگه مال پای لنگه!

حالا تنها فرزند خانواده که درس می‌خواند؛ مهدی ۱۳ساله است که در کلاس هفتم درس می‌خواند و فاطمه هم که چند روزی است، دیگر در میان اعضای خانواده نیست.

زن داغدار می‌گوید: «راست می‌گن، هر چی سنگه مال پای لنگه. آه عمیقی می‌کشد و ادامه می‌دهد: «شانس ما این طوری بود، دیگه از خودم می‌پرسم، چرا باید پای آقامون بشکنه، بیکار شه؟چرا بچه‌ام عقب افتاده بشه؟ چرا تنها دخترم بره تو پمپ و چرخ شه؟- گریه می کند- چرا چشم من بسته شد؟ چرا هیچ کس فاطمه را ندید؟

پس از شنیدن حرف‌های مادر قربانی ۵ ساله که مرگ دردناکش هرگز فراموش نخواهد شد به سمت پارک کوهسار- محل حادثه- حرکت می‌کنیم تا آبشاری را که بی‌هیچ ترحمی دخترک را به کام تیز خود کشید از نزدیک ببینیم.

با رسیدن به نزدیکی آبشار متوجه خیل جمعیت می‌شویم. رحمت‌اله حافظی و اقبال شاکری دوتن از اعضای شورای شهر تهران نیز به بوستان آمده‌اند تا از نزدیک محل حادثه را ببینند. جلو رفته و نظرشان را درباره حادثه و میزان قصور شهرداری جویا می‌شوم.

دو روز پمپ بدون سرپوش بود

رحمت‌اله حافظی در این‌باره می‌گوید: «قطعا هیچ تعمدی در کار نبوده است. من و آقای شاکری از محل حادثه بازدید داشتیم و قبل از بازدید هم گزارشی از شهردار منطقه و مدیرانش دریافت کردیم با مدیرعامل سازمان پارک و فضای سبز هم گفت‌وگویی داشتیم.»

وی با اشاره به اینکه براساس شواهد کودک داخل حوضچه‌ افتاده که عمق آن تنها ۷۰ سانتی متر است، ادامه می‌دهد: «اما لوله‌ای که محل تجمع آب است و آب را پمپاژ می‌کند، چیزی حدود یک متر عمق دارد و به نظر می‌آید؛ وقتی کودک داخل حوضچه افتاده، توسط پمپ به داخل لوله کشیده شده و بعد هم باقی ماجرا.»

رییس کمیسیون بهداشت و سلامت شورای اسلامی شهر تهران با تاکید براینکه قطعا هیچ فرد یا نهادی به جز قوه قضاییه نمی‌تواند در مقام قضاوت قرار گیرد، خاطرنشان می‌کند: «کاری که ما به عنوان اعضای شورای شهر می‌توانیم؛ انجام دهیم آن است که تیم‌های نظارتی‌مان در ماجرا حضور داشته باشند. همچنین باید کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای شهر نیز گزارشی از ماوقع تهیه کنند واجماعی هم با کمیسیون حقوقی داشته باشیم و در نهایت گزارش آماده شده را برای تصمیم گیری به قوه قضاییه ارسال کنیم.»

وی تاکید می‌کند: «سازمان پارک‌ها و فضای سبز نیز از منظر ایمنی برای تمامی پارک‌ها و فضاهای سبز از جمله آب نماها و آبشارها آیین‌نامه‌ای با دستورالعمل های مشخص دارد که هر سال هم آن را به دستگاه‌های ذیربط ابلاغ می‌کند.»

حافظی ادامه می‌دهد: «این پارک هم ناظری دارد که دو روز قبل از حادثه یعنی دوم خردادماه به صورت مکتوب به پیمانکار اطلاع می‌دهد، دریچه روی لوله برداشته شده و بدون سرپوش است که رسید پیمانکار مبنی بر دریافت ابلاغیه موجود است.»

 ۴۸ ساعت تاخیر حادثه آفرید

این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه قرار بود؛ پیمانکار مجددا دریچه را نصب کند و حفاظ را برای خروج آب فراهم کند، خاطرنشان می‌کند: «۴۸ ساعت تاخیر در اقدام باعث این حادثه شد؛ لذا تمام مستندات جمع‌آوری شده و در اختیار قوه قضاییه قرار خواهد گرفت.»

وی در خصوص اینکه چرا عدم وجود حفاظ به مردم اطلاع داده نشده و اینکه چرا نگهبان مادر قربانی را مسخره کرده، می‌گوید: «این موارد باید به عنوان مستندات ثبت شود و قضاوت نهایی با قاضی است، لذا باید این پرونده مسیر قانونی خود را طی کند تا مشخص شود آیا قصوری در کار بوده و اگر بوده چه کسی قصور را انجام داده و میزان آن چه مقدار بوده است؟»

 مجریان می‌خواهند هزینه را پایین بیاورند

اقبال شاکری دیگر عضو شورای شهر تهران نیز با تاکید براینکه حادثه ناگواری اتفاق افتاده و این موضوع که خانواده کودک از قشر ضعیف و زحمت‌کش جامعه هستند نیز درد را مضاعف می‌کند، می‌گوید: «باید از تمام حقوق این خانواده حمایت کرد که مدیریت شهری این کار را می‌کند تا حقی از آنها ضایع نشود.»

وی ادامه می‌دهد: «ضروری است؛ این مساله از نظر فنی و تخصصی دقیق بررسی شود تا قصور و کوتاهی پیمانکار، ناظر و طرف قرارداد مشخص شده و براساس حکم قاضی میزان جرم مقصران حادثه تعیین شود. همچین میزان مجازات و غرامتی که باید پرداخت شود نیز تعیین شود.»

رئیس کمیته عمران شورای شهر با تاکید براینکه باید از این ماجرای تلخ عبرت گرفت، خاطرنشان می‌کند: «آنچه با مردم سر وکار دارد، خیلی پیچیده و سخت است؛ باید دقت کنیم در فضاهای عمومی شهر مباحث ایمنی به خوبی رعایت شود و علی‌الخصوص ناظرها مورد توجه قرار گیرند.»

شاکری با اشاره به اینکه تبع مجری این است که تا آنجا که می‌توانند هزینه‌ها را پایین بیاورند، می‌گوید:«این موضوع به معنای افزودن به میزان خطرات است و ناظر باید جلوی خطرات را بگیرد .بنابراین حتما در پارک‌هایی که با عموم مردم سرو کار دارد باید کنترل قراردادها، اجرا و نظارت بر آن قوی‌تر انجام گیرد.»

 از فردای حادثه آبشار صاحب حفاظ و درپوش شد

پس از گفت‌وگو با اعضای شورای شهر که به دلیل اهمیت این حادثه و در حقیقت فاجعه دردناک به محل آمده بودند؛ قدمی در پارک می‌زنم و نگاهی دوباره به آبشار می‌اندازم که حالا نرده کشی شده و بر محفظه پمپ هم درپوشی فنس مانند گذاشته شده است.

اهالی محل که متوجه شده‌اند ما خبرنگاریم با نگرانی از اینکه مبادا حقی از خانواده فاطمه ضایع شود، قسمت انتهایی آبشار را – جایی که آب فرو می‌ریزد و محفظه هم آنجا قرار دارد- نشانم می‌دهند و می‌گویند؛ «این نرده‌ها تازه کشیده شده و فنس‌ هم جدیدا روی محفظه گذاشته شده است. همه این کارها را از فردای روز کشته شدن کودک ۵ ساله انجام دادند.»

 آقای شهردار فقط یه لحظه خودت رو جای ما بذار

زمانی که پارک را ترک می‌کنم به این موضوع می‌اندیشم،‌ وقتی مسئولان می‌توانند؛ طی چند روز همه چیز را مرتب و استاندارد کنند، چرا نباید چنین اقدامی را زودتر و قبل از وقوع حوادث تلخ انجام دهند؟علت این تعلل چیست؟ آیا باید جانی چنین دردناک و وحشتناک گرفته شود و خانواده‌ای داغدار شوند تا مسئولان برای پوشاندن غفلت و کوتاهی خود یا شاید ساکت کردن صدای وجدانشان دست به کار شوند.

یاد جملات پایانی مادر فاطمه می‌افتم که می‌گفت؛ «آقای قالیباف حق بچه‌ام را بگیر و نذار خونش پایمال بشه. آقای شهردار یه لحظه خودت رو جای ما بذار، حاضری یک تار موی بچت رو با دنیا عوض کنی.»

ایلنا

گرداوری:

The post appeared first on .

مرگ دردناک فاطمه کوچولو که قربانی غفلت مسئولان شد! +تصاویر

مرگ دردناک فاطمه کوچولو که قربانی غفلت مسئولان شد! +تصاویر

این سخن مادر فاطمه است که می‌گوید: «آقای شهردار یه لحظه خودت رو جای ما بذار، حاضری یک تار موی بچت رو با دنیا عوض کنی.»

 مرگ دردناک

از مرگ دردناک دخترکی ۵ ساله باخبر می‌‌شویم که مادرش با هزاران امید و آرزو او را به پارک می‌برد تا لحظات خوشی برایش بیافریند، غافل از اینکه همان پارک پایان راه زندگی کوتاه او شده و مرگی دردناک را برای او رقم می‌زند.برای آگاه شدن از چگونگی ماجرا با مادرش تماس می‌گیرم تا قرار ملاقاتی بگذارم، در جوابم می‌گوید: «تشریف بیاورید خانه خودتان است.» آدرس را می‌دهد و می‌گوید؛ «اینجا همه دنیا عزادار است، خانه را راحت پیدا می‌کنید

به همراه عکاس راهی شهرک رضوانیه واقع در منطقه ۱۵ پایتخت می‌شویم. جایی که پای کوه قراردارد و در انتهای برخی خیابان‌ها شاهد خانواده‌هایی هستیم که در خانه‌های کاهگلی یا چادر زندگی می‌کنند. فقر و محرومیت از سرو روی برخی محلات می‌بارد. بیشتر افراد ساکن در محله نشان خانه ماتم‌زده را می‌دانند. بالاخره خانه را پیدا می‌کنیم، در و دیوار ساختمان پر است از اعلامیه‌های فوت فاطمه و آخرین عکس دخترک.

مادر عزادار در را به رویمان باز می‌کند با خوشرویی ما را می‌پذیرد و خود را اینگونه معرفی می‌کند: «من مادر پوست کلفت فاطمه هستم که بچه‌ام رو تو چشم به هم زدنی از دست دادم

اول از همه عکس‌هایی از نوزادی تا آخرین روزهای حیات فاطمه را به ما نشان می‌دهد و بعد سفره دلش را باز کرده و ماجرا را شرح می‌دهد: «سه شنبه عصر بود، به مناسبت نیمه شعبان جشنی در مزار شهدا به پا بود. حول و حوش ساعت ۷ شب بود که جشن تمام شد و به پارک رفتیم؛ فاطمه سرگرم بازی شد.»

نفسی می‌کشد و ادامه می‌دهد: «فقط برای چند دقیقه کنار هم نبودیم. وقتی دیدم؛ دخترم نیست، دنبالش رفتم. پیدایش نکردم تا به آبشار رسیدم. قسمت انتهایی آبشار دمپایی‌های فاطمه را پیدا کردم که روی آب شناور بود.»

زن سراسیمه موضوع گم‌شدن کودکش را به مامور پارک اطلاع می‌دهد و به او می‌گوید؛ «این دمپایی‌ها متعلق به بچه من است، اما مامور بی‌توجه به اضطراب مادری که فرزندش را گم کرده، او را به تمسخر می‌گیرد و می‌گوید: «مگه بچه‌ت مرغ وماهیه که بیفته اینجا؟ این دمپایی‌ها چهار روزه که روی آبه، مگه دمپایی شبیه دمپایی بچه تو وجود ندارد؟»

مادر فاطمه می‌گوید: «به مامور گفتم، نگاه کن آب اینجا داره گل آلود می‌شه، اما دوباره مسخره‌ام کرد و رفت به استراحت‌گاهش. دنبالش رفتم گفتم؛ بچه من افتاده اینجا. فاطمه هیچ وقت از من دور نمیشه، اما نگهبان پارک به من جوابی نداد و رفت.»

بانوی عزادار با عصبانیت ادامه می‌دهد: «به ماموران کلانتری هم گفتم؛ چون بچه من بچه پایین شهر بود؛ مرغ و ماهی شد!!!»

بالاخره با پیگیری‌های مادر نگران و اصرار او مبنی براینکه کودکم درون این محفظه افتاده با نیروهای امدادی تماس گرفته می‌شود. حول و حوش ساعت ۸ شب نیروهای امدادی و آتش‌نشانی از راه می‌رسند.

خانم امیری می‌گوید: «وقتی ماموران رسیدند؛ هنوز هم باور نمی‌کردند که بچه من داخل آب افتاده باشد. مامور پارک هم همچنان اصرار داشت که بچه دراین آب کم‌عمق خفه نمی‌شود و اصلا به محفظه پمپ که درپوشی نداشت؛ توجه نمی‌کرد. تنها شاهدان من دمپایی فاطمه و آبی بود که هر لحظه گل‌آلود‌تر می‌شد که این موضوع باعث شد تا ماموران موضوع را باور کنند.»

(image)

 وضعیت جسد، حال آتش‌نشانان را هم بد کرد

نهایتا آتش‌نشان کار خود را شروع می‌کنند و بنا به شهادت مادر فاطمه و همسایه‌هایی که آن روز در پارک حضور داشتند؛ ماموران آتش‌نشانی برای یافتن کودک گم‌شده تلاش زیادی کردند.ماموران همه جا را روشن ‌می‌کنند تا اثری از کودک بیابند تا اینکه با قطعات جسد او مواجه می‌شوند.

آتش‌نشانان تمامی طول آبشار را جست‌وجو می‌کنند تا بتوانند قطعات بدن کودک ۵ ساله را که از طریق پمپ به بالای آبشار کشیده شده و در طول آن پراکنده بود؛ جمع‌آوری کنند.زن همسایه که همچون ما مهمان خانه فاطمه است؛ می‌گوید: «ماموران خیلی زحمت کشیدند و تلاش کردند. حال خود ماموران آتش‌نشانی هم به خاطر شرایط بد جسد فاطمه، بد شده بود؛ حتی مردم هم از دیدن آن صحنه‌ها حالشان به هم می‌خورد. با اینکه ماموران سعی می‌کردند؛ مردم تکه‌های بدن بچه را نبینند، اما باز هم موفق نشدند.»

 فاطمه، قربانی غفلت مسئولان شد

ساعت ۱۰ شب کار جمع‌آوری بدن مثله شده دخترک به پایان می‌رسد؛ ماموران برای اینکه مادر فاطمه جسد فرزندش را در آن حالت نبیند، به او می‌گویند که این جسد متعلق به فاطمه نیست. سرانجام کودک توسط دایی‌ و عمویش شناسایی می‌شود.

و حالا فاطمه که قرار بود؛ مرداد ماه ورودش به ۶ سالگی را جشن بگیرد، قربانی غفلت مسئولان و عدم توجه آنان به نبود سرپوش محفظه پمپ آبشار می‌شود.

(image)

 چرا آبشار را خاموش نکردند؟/ شهرداری گفت با رسانه‌ها صحبت نکنید

مادر می‌گوید: «بچم رو برای آسایش وتفریح بردم تو پارک نه برای اینکه چرخ بشه. چرا وقتی مسئولان شهرداری و پارک دیدن سرپوش محفظه دزدیده شده، آبشاررو خاموش نکردن؟ چرا ماموری نگذاشته بودن که جلوی نزدیک شدن مردم به آبشار را بگیره، صدها بچه توی پارک بود. حتی اگه این اتفاق برای بچه کس دیگه یا حتی یه حیوون می‌افتاد، باز هم برایم خیلی دردناک بود.»

وی ادامه می‌دهد: «چرا شهردار گذاشت با آن وضعیت آبشار باز باشد و کار کند؟ چرا تابلوی هشداردهنده نگذاشته بودند؟ چرا شهردار ما باید به این موضوع که محفظه نه درپوش دارد و نه حفاظ، اهمیتی ندهد؟ چرا نگهبان به جای اینکه به دادم برسد؛ مسخره‌ام کرد؟ آیا ضعف مالی اهالی محل به شهردارمان اجازه می‌دهد که به ما توجه نکند؟ آیا در همه محله‌ها و پارک‌ها حفاظ را می‌دزدند و شهرداری اقدامی نمی‌کند.»

خانم امیری تاکید می‌کند: «شهرداری به ما گفت؛ با رسانه‌ها صحبت نکنید و اگر از شما سوال کردند؛ بگویید روحیه صحبت کردن نداریم. می‌خواهم از نگهبان پارک و شهردار شکایت‌ کنم.»

 موقع دفن نتوانستیم؛ شانه‌هایش را تکان دهیم چون شانه‌ای نداشت

زن داغدار طاقتش تمام می‌شود و بغضش می‌ترکد، می‌گوید: «حرمله هم با فرزند امام حسین (ع) این کار را نکرد، بچه او سرودست و پا داشت، اما بچه من چرخ شد نه سر داشت، نه دست و نه پا، اصلا جسدی نداشت. موقع دفن نتوانستیم؛ شانه‌هایش را تکان دهیم چون شانه‌ای نداشت.»

 چرا کسی دلش برای بچه‌های ما نمی‌سوزد

خانم امیری می‌پرسد: «آیا حق بچه من این بود؟ من می‌خواهم؛ حق بچه‌ام گرفته شود، نمی‌خواهم پایان ماجرا مانند سرنوشت دخترانی باشد که در پارک شهر غرق شدند.»

کمی که آرام‌ می‌گیرد با لبخندی تلخ چنانکه گویی خود را به ریشخند می‌کشد، می‌گوید: «می‌بینید چه مادر پوست کلفتی هستم، الان باید بیمارستان باشم، اما نمی‌دونم؛ چرا اینجا هستم. آنقدر عصبانی هستم که هر روز صبح می‌رم توی پارک و فقط راه می‌رم و راه می‌رم… پدرش هم حال و روز بدی داره. شوهرم بیماری دیابت داره و با این اوضاع شب و روز گریه می‌کنه و حال و حوصله هیچ کاری نداره.»

خطاب به شهردار تهران تاکید می‌کند: «نگذارید بر سر بچه دیگری چنین بلایی بیاید. حالا تازه به فکر افتاده‌اند و جلوی آبشار نرده زدند و روی محفظه هم درپوش گذاشتند؛ این چه فرقی به حال ما می‌کند که دلمان سوخت.»نگاهی به خانه می‌اندازم، اثاثیه زیادی ندارد که این نشان‌ می‌دهد؛ اوضاع مالی خانواده چندان خوب نیست، هرچند که به گفته مادر همه چیز ولو با سختی برای فاطمه فراهم بوده و فاطمه عزیز کرده اهل خانه بوده است.

از زن داغدیده درباره اوضاع زندگیش سوال می‌کنم، می‌گوید: «همسرم کارگر روزمزد ساختمانی است که بهمن ماه در حین کار افتاد و پایش شکست و از آن روز بیکار شد، البته چون بیمه است، هزینه او در طول درمان پرداخت می‌شود.»

(image)

یارانه پسر معلولم را قطع کرده‌اند

وی ادامه می‌دهد: «روز حادثه همسرم به گیلاوند رفته بود بعد از چند ماه کاری پیدا کرده و اولین روز کاری‌اش بود . با این اتفاق او دوباره بیکار شده تا پرونده دخترمان را پیگیری کند، امروز هم به پزشکی قانونی رفته تا نامه برای دادسرا بگیرد.»

حالا تنها منبع درآمد خانواده دستمزد پسر۱۷ ساله‌شان امید است که یکسال است به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرده و کارگر ساختمانی شده است. روزی ۳۰ هزار تومان درآمد روزانه فرزند دوم و سهم خانواده ۶ نفره دیروز و خانواده ۵ نفره امروز از زندگی است.

خانواده امیری در کنار تمامی مشکلاتشان پسری ۲۰ ساله دارند که معلول ذهنی و کرو لال است و به دلیل تشنج نتوانسته، بیشتر از ۶ کلاس را در مدرسه باغچه‌بان بگذراند. مخارج گفتار درمانی‌اش هم برای خانواده سنگین است و به این دلیل تا به حال برای گفتار درمانی محمد (اولین فرزند خانواده) اقدامی نکرده‌اند.

«به بهزیستی افسریه و پیچ شمرون هم رفتم، اما هیچ کمکی به ما نشد، محمد رو قبول نمی‌کنن و می‌گن بودجه نداریم»، خانم امیری این مطالب را با عصبانیت بیان می‌کند و می‌افزاید: «۴ ماهه که بی‌هیچ دلیلی یارانه و سبد کالای محمد رو قطع کردن، پیگیری هم کردیم، اما هیچ‌کس به ما جواب درست نداد.»

هرچی سنگه مال پای لنگه!

حالا تنها فرزند خانواده که درس می‌خواند؛ مهدی ۱۳ساله است که در کلاس هفتم درس می‌خواند و فاطمه هم که چند روزی است، دیگر در میان اعضای خانواده نیست.

زن داغدار می‌گوید: «راست می‌گن، هر چی سنگه مال پای لنگه. آه عمیقی می‌کشد و ادامه می‌دهد: «شانس ما این طوری بود، دیگه از خودم می‌پرسم، چرا باید پای آقامون بشکنه، بیکار شه؟چرا بچه‌ام عقب افتاده بشه؟ چرا تنها دخترم بره تو پمپ و چرخ شه؟- گریه می کند- چرا چشم من بسته شد؟ چرا هیچ کس فاطمه را ندید؟

پس از شنیدن حرف‌های مادر قربانی ۵ ساله که مرگ دردناکش هرگز فراموش نخواهد شد به سمت پارک کوهسار- محل حادثه- حرکت می‌کنیم تا آبشاری را که بی‌هیچ ترحمی دخترک را به کام تیز خود کشید از نزدیک ببینیم.

با رسیدن به نزدیکی آبشار متوجه خیل جمعیت می‌شویم. رحمت‌اله حافظی و اقبال شاکری دوتن از اعضای شورای شهر تهران نیز به بوستان آمده‌اند تا از نزدیک محل حادثه را ببینند. جلو رفته و نظرشان را درباره حادثه و میزان قصور شهرداری جویا می‌شوم.

دو روز پمپ بدون سرپوش بود

رحمت‌اله حافظی در این‌باره می‌گوید: «قطعا هیچ تعمدی در کار نبوده است. من و آقای شاکری از محل حادثه بازدید داشتیم و قبل از بازدید هم گزارشی از شهردار منطقه و مدیرانش دریافت کردیم با مدیرعامل سازمان پارک و فضای سبز هم گفت‌وگویی داشتیم.»

وی با اشاره به اینکه براساس شواهد کودک داخل حوضچه‌ افتاده که عمق آن تنها ۷۰ سانتی متر است، ادامه می‌دهد: «اما لوله‌ای که محل تجمع آب است و آب را پمپاژ می‌کند، چیزی حدود یک متر عمق دارد و به نظر می‌آید؛ وقتی کودک داخل حوضچه افتاده، توسط پمپ به داخل لوله کشیده شده و بعد هم باقی ماجرا.»

رییس کمیسیون بهداشت و سلامت شورای اسلامی شهر تهران با تاکید براینکه قطعا هیچ فرد یا نهادی به جز قوه قضاییه نمی‌تواند در مقام قضاوت قرار گیرد، خاطرنشان می‌کند: «کاری که ما به عنوان اعضای شورای شهر می‌توانیم؛ انجام دهیم آن است که تیم‌های نظارتی‌مان در ماجرا حضور داشته باشند. همچنین باید کمیته ایمنی و مدیریت بحران شورای شهر نیز گزارشی از ماوقع تهیه کنند واجماعی هم با کمیسیون حقوقی داشته باشیم و در نهایت گزارش آماده شده را برای تصمیم گیری به قوه قضاییه ارسال کنیم.»

وی تاکید می‌کند: «سازمان پارک‌ها و فضای سبز نیز از منظر ایمنی برای تمامی پارک‌ها و فضاهای سبز از جمله آب نماها و آبشارها آیین‌نامه‌ای با دستورالعمل های مشخص دارد که هر سال هم آن را به دستگاه‌های ذیربط ابلاغ می‌کند.»

حافظی ادامه می‌دهد: «این پارک هم ناظری دارد که دو روز قبل از حادثه یعنی دوم خردادماه به صورت مکتوب به پیمانکار اطلاع می‌دهد، دریچه روی لوله برداشته شده و بدون سرپوش است که رسید پیمانکار مبنی بر دریافت ابلاغیه موجود است.»

 ۴۸ ساعت تاخیر حادثه آفرید

این عضو شورای شهر تهران با بیان اینکه قرار بود؛ پیمانکار مجددا دریچه را نصب کند و حفاظ را برای خروج آب فراهم کند، خاطرنشان می‌کند: «۴۸ ساعت تاخیر در اقدام باعث این حادثه شد؛ لذا تمام مستندات جمع‌آوری شده و در اختیار قوه قضاییه قرار خواهد گرفت.»

وی در خصوص اینکه چرا عدم وجود حفاظ به مردم اطلاع داده نشده و اینکه چرا نگهبان مادر قربانی را مسخره کرده، می‌گوید: «این موارد باید به عنوان مستندات ثبت شود و قضاوت نهایی با قاضی است، لذا باید این پرونده مسیر قانونی خود را طی کند تا مشخص شود آیا قصوری در کار بوده و اگر بوده چه کسی قصور را انجام داده و میزان آن چه مقدار بوده است؟»

 مجریان می‌خواهند هزینه را پایین بیاورند

اقبال شاکری دیگر عضو شورای شهر تهران نیز با تاکید براینکه حادثه ناگواری اتفاق افتاده و این موضوع که خانواده کودک از قشر ضعیف و زحمت‌کش جامعه هستند نیز درد را مضاعف می‌کند، می‌گوید: «باید از تمام حقوق این خانواده حمایت کرد که مدیریت شهری این کار را می‌کند تا حقی از آنها ضایع نشود.»

وی ادامه می‌دهد: «ضروری است؛ این مساله از نظر فنی و تخصصی دقیق بررسی شود تا قصور و کوتاهی پیمانکار، ناظر و طرف قرارداد مشخص شده و براساس حکم قاضی میزان جرم مقصران حادثه تعیین شود. همچین میزان مجازات و غرامتی که باید پرداخت شود نیز تعیین شود.»

رئیس کمیته عمران شورای شهر با تاکید براینکه باید از این ماجرای تلخ عبرت گرفت، خاطرنشان می‌کند: «آنچه با مردم سر وکار دارد، خیلی پیچیده و سخت است؛ باید دقت کنیم در فضاهای عمومی شهر مباحث ایمنی به خوبی رعایت شود و علی‌الخصوص ناظرها مورد توجه قرار گیرند.»

شاکری با اشاره به اینکه تبع مجری این است که تا آنجا که می‌توانند هزینه‌ها را پایین بیاورند، می‌گوید:«این موضوع به معنای افزودن به میزان خطرات است و ناظر باید جلوی خطرات را بگیرد .بنابراین حتما در پارک‌هایی که با عموم مردم سرو کار دارد باید کنترل قراردادها، اجرا و نظارت بر آن قوی‌تر انجام گیرد.»

 از فردای حادثه آبشار صاحب حفاظ و درپوش شد

پس از گفت‌وگو با اعضای شورای شهر که به دلیل اهمیت این حادثه و در حقیقت فاجعه دردناک به محل آمده بودند؛ قدمی در پارک می‌زنم و نگاهی دوباره به آبشار می‌اندازم که حالا نرده کشی شده و بر محفظه پمپ هم درپوشی فنس مانند گذاشته شده است.

اهالی محل که متوجه شده‌اند ما خبرنگاریم با نگرانی از اینکه مبادا حقی از خانواده فاطمه ضایع شود، قسمت انتهایی آبشار را – جایی که آب فرو می‌ریزد و محفظه هم آنجا قرار دارد- نشانم می‌دهند و می‌گویند؛ «این نرده‌ها تازه کشیده شده و فنس‌ هم جدیدا روی محفظه گذاشته شده است. همه این کارها را از فردای روز کشته شدن کودک ۵ ساله انجام دادند.»

 آقای شهردار فقط یه لحظه خودت رو جای ما بذار

زمانی که پارک را ترک می‌کنم به این موضوع می‌اندیشم،‌ وقتی مسئولان می‌توانند؛ طی چند روز همه چیز را مرتب و استاندارد کنند، چرا نباید چنین اقدامی را زودتر و قبل از وقوع حوادث تلخ انجام دهند؟علت این تعلل چیست؟ آیا باید جانی چنین دردناک و وحشتناک گرفته شود و خانواده‌ای داغدار شوند تا مسئولان برای پوشاندن غفلت و کوتاهی خود یا شاید ساکت کردن صدای وجدانشان دست به کار شوند.

یاد جملات پایانی مادر فاطمه می‌افتم که می‌گفت؛ «آقای قالیباف حق بچه‌ام را بگیر و نذار خونش پایمال بشه. آقای شهردار یه لحظه خودت رو جای ما بذار، حاضری یک تار موی بچت رو با دنیا عوض کنی.»

ایلنا

گرداوری:

The post appeared first on .

مرگ دردناک فاطمه کوچولو که قربانی غفلت مسئولان شد! +تصاویر

مرکز فیلم

حاثه ۲۰ +تصاویر

حاثه آتش سوزی هتل ۲۰ طبقه در مکه!! +تصاویر

حاثه آتش سوزی هتل ۲۰ طبقه در مکه!! +تصاویر
این آتش سوزی خساراتی بر جای گذاشته اما به کسی آسیب نرسیده است.
آتش سوزی هتل
یک هتل ۲۰ طبقه در محله شهدا مکه مکرمه دچار آتش سوزی شد. این آتش سوزی خساراتی بر جای گذاشته اما به کسی آسیب نرسیده است.

6l41aq8sc07kkfaba6l

zoltwghltr6ru6vyk3rz

1j4osghuj87b5jhoifni
ابنا

گرداوری:

The post appeared first on .

حاثه آتش سوزی هتل ۲۰ طبقه در مکه!! +تصاویر

حاثه آتش سوزی هتل ۲۰ طبقه در مکه!! +تصاویر
این آتش سوزی خساراتی بر جای گذاشته اما به کسی آسیب نرسیده است.
آتش سوزی هتل
یک هتل ۲۰ طبقه در محله شهدا مکه مکرمه دچار آتش سوزی شد. این آتش سوزی خساراتی بر جای گذاشته اما به کسی آسیب نرسیده است.

(image)

(image)

(image)
ابنا

گرداوری:

The post appeared first on .

حاثه آتش سوزی هتل ۲۰ طبقه در مکه!! +تصاویر

دانلود سرا

دندان‌های این دریایی!+تصاویر

دندان‌های ترسناک این لاکپشت دریایی!+تصاویر

دندان‌های ترسناک این لاکپشت دریایی!+تصاویر 
در جهان حیوانات مختلفی وجود دارند که هر یک از ظاهر و ویژگی‌های جالبی برخوردارند.
لاکپشت دریایی
این دندان های ترسناک و پراکنده، متعلق به نوعی لاک پشت دریایی است و البته بیشتر به استالاکتیت های غارها شباهت دارد. این دندان ها تا مری و روده این لاک پشت امتداد می یابد.
فایده این دندان ها کمک به شکار موجودات مختلف دریایی و هضم آنهاست.

7xz5fbj1zp7jmdegdb42

o2petunvx0qxadcmin

qx47q0pljm2b0mof5q

فارس

گرداوری:

The post appeared first on .

دندان‌های ترسناک این لاکپشت دریایی!+تصاویر

دندان‌های ترسناک این لاکپشت دریایی!+تصاویر 
در جهان حیوانات مختلفی وجود دارند که هر یک از ظاهر و ویژگی‌های جالبی برخوردارند.
لاکپشت دریایی
این دندان های ترسناک و پراکنده، متعلق به نوعی لاک پشت دریایی است و البته بیشتر به استالاکتیت های غارها شباهت دارد. این دندان ها تا مری و روده این لاک پشت امتداد می یابد.
فایده این دندان ها کمک به شکار موجودات مختلف دریایی و هضم آنهاست.

(image)

(image)

(image)

فارس

گرداوری:

The post appeared first on .

دندان‌های ترسناک این لاکپشت دریایی!+تصاویر

اس ام اس جدید

تصاویری زیباترین ۲۰۱۶

تصاویری از زیباترین خودروی سال ۲۰۱۶

تصاویری از زیباترین خودروی سال ۲۰۱۶

برخی کارشناسان خودرو عقیده دارند که خودرو جدید آستون مارتین که به تازگی رونمایی شد زیباترین خودرو سال ۲۰۱۶ است.

139503031025551811305553

139503031026019211305553

13950303102608981305553

139503031026162571305553

139503031026279421305553

139503031026347751305553

139503031026438541305553

عصر خودرو

The post appeared first on .

تصاویری از زیباترین خودروی سال ۲۰۱۶

تصاویری از زیباترین خودروی سال ۲۰۱۶

برخی کارشناسان خودرو عقیده دارند که خودرو جدید آستون مارتین که به تازگی رونمایی شد زیباترین خودرو سال ۲۰۱۶ است.

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

عصر خودرو

The post appeared first on .

تصاویری از زیباترین خودروی سال ۲۰۱۶

آهنگ جدید

استقبال از +تصاویر

استقبال مادر ژاپنی “کاپیتان معروف” از کاروان تیم ملی!! +تصاویر

استقبال مادر ژاپنی “کاپیتان معروف” از  کاروان تیم ملی!! +تصاویر
خانم میانسال ژاپنی که از هواداران والیبال ایران است به استقبال کاروان تیم ملی آمد.

سعید معروف
کاروان والیبال ایران برای حضور در رقابت های انتخابی المپیک پس از سفری ۱۶ساعته به ژاپن رسید.
یک خانم میانسال ژاپنی که همواره در بازی‌های ایران پرچم ایران را دست می‌گیرد و بازیکنان ایران به ویژه سعید معروف، کاپیتان تیم ملی والیبال ایران را تشویق می‌کند و قبلاً سوژه رسانه‌ها شده بوده برای استقبال از کاروان والیبال ایران به فرودگاه آمد.
این خانم میانسال علاقه بسیار زیادی به کاپیتان ایران دارد و برای همین هم بازیکنان او را مادر سعید معروف نامیده اند.
وی در ملاقات به رائول لوزانو، سرمربی تیم ملی خطاب به وی گفت: «تو مربی خیلی خوبی هستی. منتظر پیروزی تیم ایران هستم»

568hhuf584m1hj3dirv

00i5272io24vdm1yc7n1

کاپ

گرداوری:

The post appeared first on .

استقبال مادر ژاپنی “کاپیتان معروف” از کاروان تیم ملی!! +تصاویر

استقبال مادر ژاپنی “کاپیتان معروف” از  کاروان تیم ملی!! +تصاویر
خانم میانسال ژاپنی که از هواداران والیبال ایران است به استقبال کاروان تیم ملی آمد.

سعید معروف
کاروان والیبال ایران برای حضور در رقابت های انتخابی المپیک پس از سفری ۱۶ساعته به ژاپن رسید.
یک خانم میانسال ژاپنی که همواره در بازی‌های ایران پرچم ایران را دست می‌گیرد و بازیکنان ایران به ویژه سعید معروف، کاپیتان تیم ملی والیبال ایران را تشویق می‌کند و قبلاً سوژه رسانه‌ها شده بوده برای استقبال از کاروان والیبال ایران به فرودگاه آمد.
این خانم میانسال علاقه بسیار زیادی به کاپیتان ایران دارد و برای همین هم بازیکنان او را مادر سعید معروف نامیده اند.
وی در ملاقات به رائول لوزانو، سرمربی تیم ملی خطاب به وی گفت: «تو مربی خیلی خوبی هستی. منتظر پیروزی تیم ایران هستم»

(image)

(image)

کاپ

گرداوری:

The post appeared first on .

استقبال مادر ژاپنی “کاپیتان معروف” از کاروان تیم ملی!! +تصاویر

دانلود موزیک

تصاویر فرح نیاوران

تصاویر اتاق آرایش فرح پهلوی در کاخ نیاوران

گرداوری:

The post appeared first on .

تصاویر اتاق آرایش فرح پهلوی در کاخ نیاوران

گرداوری:

The post appeared first on .

تصاویر اتاق آرایش فرح پهلوی در کاخ نیاوران

فروش بک لینک

car

صحنه عبور +تصاویر

صحنه های رعب آور عبور از رودخانه مرگ! +تصاویر

صحنه های رعب آور عبور از رودخانه مرگ! 

عبور دسته ای گورخر از عرض رودخانه که با حمله کروکدیل های گرسنه مواجه می شود.
رودخانه مرگ
این تصاویر که در منطقه حفاظت شده ماسایی مارا در کنیا گرفته شده، عبور دسته ای گورخر از عرض رودخانه مارا را نشان می دهد که با حمله کروکدیل های گرسنه مواجه می شود.

 


69186ogc8fu5pualur

csgddkrmlappnw5d0k4u

cz51uekru6a8mykj3zj

f18bse8jdpqkwfvkchjf

fmqpaqaioowvw8xlt3nf

iranstyle (18)

t9lwfp92y7g217dtqc19

tnhesxh0snjhrrknw23

vfuoea0uojeky2c7mnwf

 

صراط

گرداوری:

The post appeared first on .

صحنه های رعب آور عبور از رودخانه مرگ! +تصاویر

صحنه های رعب آور عبور از رودخانه مرگ! 

عبور دسته ای گورخر از عرض رودخانه که با حمله کروکدیل های گرسنه مواجه می شود.
رودخانه مرگ
این تصاویر که در منطقه حفاظت شده ماسایی مارا در کنیا گرفته شده، عبور دسته ای گورخر از عرض رودخانه مارا را نشان می دهد که با حمله کروکدیل های گرسنه مواجه می شود.

 


(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

(image)

 

صراط

گرداوری:

The post appeared first on .

صحنه های رعب آور عبور از رودخانه مرگ! +تصاویر

آپدیت نود 32 پنجشنبه

تکنولوژی جدید