بایدهای سینمای فانتزی

بایدهای سینمای فانتزی

دست یافتن به درکی درست از دنیای فانتزی چگونه می‌تواند فانتزی‌ساز را در راه ساختن دنیایی سراسر تخیلی، که با ذهنیات و نیازهای کودک هماهنگی داشته باشد، یاری دهد. فانتزی نه به عنوان یک سبک و نوع هنری، بلکه بیش‌تر به عنوان یک صفت برای اثر به کار می‌رود.
در هر اثر هنری – با هر سبک و روش – روح فانتزی می‌تواند چاشنی شیرین‌تر و جذاب‌تر کردن آن اثر باشد. فانتزی شیوه‌ی بیانی است که در آن، اصول و قواعد معقول و واقعی جهان علّی را به هم می‌ریزیم تا جهانی دلخواه خود پدید آوریم و همین، محمل مناسبی است تا بتوان برای بیان سرگذشت‌ها و ماجراهای هیجان‌انگیز و شوق‌آور، به رمز و راز و جادو روی کرد. اکنون به شناخت بایدهای گونه‌ی فانتزی می‌پردازیم، باید‌هایی که به عنوان ضروریات و مشخصه‌های این گونه به شمار می‌روند:
● شگفتی
فانتزی‌پرداز به کمک تخیل خلاق و نوآوری‌های غافلگیرکننده‌ی خود، اسباب تحریک حس اعجاب و شگفتی در انسان را فراهم می‌آورد و لذت را، در مقابل توجه و دقتی که مخاطب به خرج داده، به او ارزانی می‌دارد. لذت بخشیدن به بیش‌ترین تعداد مردم، آن هم در درازترین دوره‌ی زمانی، علاوه بر آن‌که می‌تواند ملاک و معیاری برای فانتزی تلقی شود، به ارزش‌های بالقوه‌ی آن هم خواهد افزود، چون با لذت‌ بخشیدن به مخاطب قدم اول را برای گشودن درهای قلب او به روی دریافت حقایق برداشته‌ایم.
هنرمند می‌تواند جهانی بسیار هیجان‌انگیز و زرین بیافریند و قهرمانان آرمانی را طوری جاندار و روشن نشان دهد که مخاطب، تقلید از آن‌ها را آرزو کند. با ارایه‌ی تصویری شورانگیز از کمال مطلوب، مردم به پیروی از آن برانگیخته خواهند شد. در این وضعیت، وصف شورانگیز اهمیتی خاص می‌یابد چرا که برانگیختن احساس و عاطفه را مهم‌ترین عامل در تعلیم و تأثیرگذاری دانسته‌اند و این امر جایگاهی ویژه در شکل‌گیری شخصیت فرد دارد.
«اریک فروم» می‌گوید: «قابلیت اعجاب در انسان، سرآغازی است برای دانش او ».(۳) وی اعتقاد دارد که قابلیت اعجاب و شگفتی انسان با میزان سواد، اطلاعات عمومی و دانش او رابطه‌یی معکوس دارد؛ یعنی هر چه سطح سواد و اطلاعات فرد پایین باشد، درجه‌ی قابلیت در شگفت شدن او فزونی می‌یابد. بی‌مورد نیست که سرزمین بزرگ فانتزی را همواره در مالکیت کودکان دانسته‌اند، چرا که آن‌ها کم‌تر از بزرگ‌ترها بر اساس الگوهای منطقی معین، با جهان اثر برخورد می‌کنند و خیلی زود خود را در برابر اثر وا می‌نهند.
کسب لذت از یک اثر فانتاستیک می‌تواند اولین اصل در بررسی این گونه آثار تلقی شود، به طوری که اگر از یک فانتزی لذت نبریم می‌توان یقین داشت که آن اثر چیزی را کم دارد. احساس وجد و لذت می‌تواند تضمینی برای متاع فانتزی به حساب آید. قدمت و ماندگاری آثار تخیلی، اثباتی بر این مدعاست. انسان‌ها در طول تاریخ چنان با شور و شعف به افسانه‌ها و اسطوره‌ها گوش فرا دادند که سینه‌شان مخزن محفوظی برای آن‌ها شد و نقل مکرر و بی‌نهایت این داستان‌ها سبب انتقالشان از نسلی به نسل دیگر گردید. واضح است که در این قسمت، سهم اهل معنا محفوظ است و آن‌ها هم، با دریافت و کشف حقیقت مستور در داستان، می‌توانند لذتی عمیق و معنوی را تجربه کنند. به هر تقدیر با یک فانتزی خوب می‌توان مخاطب را، با هر سطح از توقع، راضی و خشنود ساخت، چرا که فانتزی سرچشمه‌ی پایان‌ناپذیر نشاط و سرزندگی است.

بایدهای سینمای فانتزی
● حضور یک رشته‌ی عقلانی
پرداختن به فانتزی با نیروی جادویی تخیل ممکن است که با اراده و فهم به فعالیت درآید و با تسلطی بی‌وقفه، به ایجاد توازن و تعادل و توافق میان صفات متضاد بپردازد. بدین شکل، ظرف و مظروف هم‌آواز می‌شوند و شیوه و اسلوب بیانی در دل موضوع اثر جای می‌گیرد و تحسین ما را نسبت به خالق آن برمی‌انگیزد.
فانتزی حقیقی، یک سلسله‌حوادث و ماجراهای صرفاً جالب نیست که هر یک به‌ذات کامل بوده و هیچ‌گونه پیوندی با بقیه‌ی اثر نداشته باشد. فانتزی آن نوع اثر سست‌بافت هم نیست که مقصود کلی در آن، تنها از راه نتیجه و پایان کار حاصل شود بی‌آن‌که با تک‌تک اجزای مرکب آن به حقیقت اثر رهنمون شده باشیم. اجزای یک اثر فانتزی علاوه بر آن‌که باید به صورت جمعی یکدیگر را تأیید و تفسیر کنند، لازم است هر کدام به نسبت خود با هدف و تأثیرات آن هماهنگ باشند و هماهنگی، حسن انتخاب حوادث و وقایع و شخصیت‌های مناسب و ترکیب آن‌ها با یکدیگر به نحوی است که معنا و مفهومی ارزشمند و قابل کشف به دست آید.
همین کشف مفهوم ماجراست که نزد مخاطب ایجاد لذت می‌کند. یک سلسله‌گفتار اگر قرار باشد بیش از یک مشت اظهار نظر جلوه کند، باید اندیشه‌یی در آن جریان پیدا کند. این اندیشه باید در موضوع هم نفوذ کند. این نکته چنان بدیهی و آشکار است که تذکرش ابلهانه می‌نماید.
هنرمند ممکن است خمیرمایه‌ی اثرش را از تخیلاتی پراکنده ولی زیبا و شورانگیز گرفته باشد اما، همان‌طور که قبلاً هم ذکر شد، برای نیل به هدفی مشخص و ایجاد هماهنگی میان اجزای اثر، لازم است از میان آن تخیلات، آن چه را کارآمدتر است انتخاب کرده و چون دانه‌های تسبیح، به یک رشته‌ی عقلانی بسپارد تا کلیتی منسجم مقابل مخاطب قرار گیرد و به نتیجه‌یی خاص منجر شود. وجود این عامل وحدت‌بخش را می‌توان با دخل و تصرف‌های جزیی و کلی در دنیای اثر آزمود. اگر نیرویی از درون‌ به مقابله با این تجاوز برخاست و مانع این دخالت‌ها شد همگونی و انسجام لازم در ساختمان اثر وجود دارد، در غیر این صورت می‌توان – حتی – جزیی از اجزای اثر را برداشت و یا جابه‌جا کرد بدون آن‌که تغییری اساسی در ساختار آن پدید آید و آشفتگی و به هم ریختگی به بار آورد.
● صور خیال
«صور خیال در واقع، نمودهای گوناگون تخیل را گویند که شامل مباحثی از قبیل تشبیه، مجاز،‌ استعاره، رمز، تمثیل، هجو، کنایه و مجموعه تقسیمات آن‌ها می‌شود. به‌طور کلی هر بیانی که در آن نوعی تشخص و برجستگی، سبب انگیزش اعجاب و شگفتی – تخیل – می‌شود را می‌توانیم صورتی از خیال بدانیم که امروزه اغلب آن را با کلمه‌ی ایماژ بیان می‌کنند ».(۴)
آن‌ چه ما را بر سر فانتزی بودن برخی آثار به توافق می‌کشاند، نشانه‌هایی است دالّ بر آن‌که داستان، واقعی نیست. شخصیت‌ها، مکان‌ها و حوادث در آن‌ها به گونه‌یی طرح و توصیف می‌شود که با تجربه‌های عادی و واقعی ما هم‌خوان نیست و همین مطلب ما را وامی‌دارد که بپرسیم، منظور از این داستان‌ها چیست(؟) و اتفاقاً از همین‌جاست که ما بدون قصد قبلی به حضور لایه‌های پنهان و ناآشکار در اثر، که تفسیربردار و قابل تأویل هم است، اعتراف کرده‌ایم.
گذشته از نیاز گریزناپذیر هنرمند به تصویر کردن دریافت‌های ذهنی خود، قصد از به‌کارگیری صور خیال در اثر فانتزی، همانا عمق بخشیدن هرچه بیش‌تر به آن است.
همان‌طور که یک نقاش با به‌کارگیری نور، رنگ و پرسپکتیو، تماشاگر را به داخل اثر خود فرو می‌کشد، در فانتزی هم با به‌کارگیری نماد و تمثیل می‌توان ژرفنای بیش‌تری به اثر بخشید و از طریق ایجاد سطوح معانی متنوع، با طیف وسیعی از انسان‌ها ارتباط داشت. به گفته‌ی «لوییس مامفورد»: «واژگان از آنِ کودکان‌اند و معانی از آنِ بزرگسالان».
از این مختصر می‌توان نتیجه گرفت که حضور صور گوناگون و رنگارنگ خیال در آثار فانتزی جنبه‌ی تزیینی ندارد، بلکه این اجزا جزیی جدایی‌ناپذیر از این آثار به شمار می‌رود که فقدان آن‌ها سبب می‌شود تجربه‌یی پرشور و سرشار از معنی و احساس، تا حد تجربه‌یی عادی و مفهومی مبتذل و معمولی سقوط کند.

منبع:

آشنایی با ژانر فانتزی

آشنایی با ژانر فانتزی

آشنایی با ژانر فانتزی

سینما و تلویزیون > سینمای‌ جهان – همشهری آنلاین -مهدی تهرانی:
ژانر فانتزی (Fantasy) از گونه‌های سینمایی است که در سالهای اخیر به شدت مورد توجه علاقمندان به سینما قرار گرفته و نزدیکی قابل درکی با ژانرهای ترسناک و علمی تخیلی نیز دارد.

ژانر فانتزي همانگونه كه از نامش برمي‌آيد؛ داستانك‌ها و شخصيت‌هايي را روايت مي‌كند كه عمدتا با زندگي واقعي تفاوت دارند. در اين گونه‌ي پرطرفدار سينمايي؛ خيال‌پردازي حرف اصلي است.

دنياها در اين گونه آثار؛ خيالي تصوير مي‌شوند و استفاده از مواردي همچون وقايع ماورا طبيعي؛ سحر و جادو؛ حس ششم و سفر در مكان و زمان از جمله فرايندهاي پيشبرنده‌ي داستان به شمار مي‌روند. موجودات هيولايي و خيالي نيز بسيار در اين ژانر استفاده مي‌شوند و از اين منظر ژانر فانتزي شديدا با ژانرهاي علمي-تخيلي و ترسناك مرتبط است.

زمينه ظهور و بروز فيلم فانتزي در سينماي جهان از دهه 20 شروع شده‌است. در اين بين سينماي آمريكا با علاقه بيشتري ‍ژانر فانتزي را دنبال كرد و حدودا از سال 1930 با ساخت سري فيلم‌هاي معروف تارزان با حضور جاني ويسمولر؛ ديگر گونه‌ي فانتزي يك ژانر شناخته‌شده و محبوب به حساب مي‌آمد.

از حدود سالهاي 1950 به اين طرف سينماي فانتزي و ترسناك و تخيلي بسيار به هم نزديك شدند. ساخت آثاري مانند “مهر هفتم” به كارگرداني اينگمار برگمان محصول 1957، و “آليس در سرزمين‌عجايب” محصول كمپاني ديزني از آثار شاخص اين دوره هستند.

از دهه 70 تا 90 كم كم حضور استوديوهاي پيشرفته تر در سينما آغاز شده بود. اين استوديوها به كمك وسايل رايانه‌اي در سطح آن روزگار؛ توانستند قدرت خيال نويسندگان و كارگردانان اين ژانر را بيشتر برآورده كنند. به نحويكه ساخته‌هاي شاخص سينماي فانتزي در دهه 90 مانند “ادوارد دست قيچي” ساخته “تيم برتون” و با حضور جاني دپ  محصول 1994 و يا “مسير سبز” به كارگرداني فرانك دارابونت محصول  1999 با حضور تام هنكس؛ واقعا جان تازه‌اي به اين ژانر دادند.

آشنایی با ژانر فانتزی

در هزاره‌سوم اما ژانر فانتزي با شكوفايي هرچه بيشتر استوديوهاي ديجيتال و رايانه‌اي به لحاظ تكنولوژي سر به آسمان سائيد. مجموعه فيلم‌هاي “ماتريكس”؛ “تريلو‍ژي ارباب حلقه‌ها” و هشتگانه “هري پاتر” بخشي از آثاري هستند كه به مدد اين تكنولو‍ژي‌هاي روز؛ ساخته‌شده و بسيار هم با استقبال روبرو شدند.

منبع:

http://buy-eessay-online.com

فانتزی های من سری جدید

فانتزی های من

یکی از فانتزیام اینه که :
قبل مرگم وصیت کنم هرکی تو مراسم ختمم گفت :
” خدابیامرزتش ، راحت شد ”
با لبه ی سینیه حلوا بکوبن دهنش اونم راحت شه بیاد پیش من !
والا ، اصاب مساب ندارما !

فانتزی های من

یکی از فانتزی هام اینه که :
چندتا زن با هم بگیرم ، بعد خعلی با هم مهربون و همدل باشن هی صداشون کنم عَیالات متحده !
از همین الان هم میتونید منو مرده فرض کنید

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
شکست عشقی بخورم ، در حد ایران ، مالدیو !
بعد با یه پاکت سیگار ( ترجیحا مارلبورو قرمز پایه بلند ) بیفتم تو خیابونا ( بی ام دبلیوم تعمیر گاهه ) و همین جوری قدم بزنمو و سیگار بکشم !
بعد یکی‌ بیاد از من به پرسه آقا آتیش داری ؟!
منم بگم تو دلم عآره !
بعد یارو سیگارش رو بیاره سمت دلم که روشن کنه !
منم بهش بگم ، عـــه آغآ اینجارو ، بابات پشت سرته !
بعد تا یارو برگشت ، برم تو افق محو بشم !
وقتی هم میرم افق از مغاز یه بسته تیغ ( ترجیحا تیغ تیز ) بخرم ، برم پیش مجید خراطها !

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
یه روزی علم به جایی برسه که بشه غیب بشیم بعد من برم خونه آقای فلانی ببینم پسر / دختر آقای فلانی از صبح تا شب چه غلطی میکنه که بابام این همه دوسش داره و از تعریف میکنه !
 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
مراسم عیددیدنی مثه مراسم خواستگاری بشه ، وسط مراسم یکی بلند بگه :
خُب دیگه بریم سر اصل مطلب !
بعد همه عیداشون رو بدن ما انقدر معطل نشیم

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که از در خونه میام بیرون ، یهو میبینم آقای خودنگاه ( مجری قوی ترین مردان ایران ) داره زنگ خونمون رو میزنه !
بعد از این که منو میبینه ، میگه : به به ! سلام عباص آغآ !
منم سلام علیک و رو بوسی و تبریک عید و . . .
حالا هی سوال میکنم !
چی خوردی انقدر هیکلی شدی !؟
چرا خودت تو مسابقات شرکت نمیکنی ؟
پرس سینه چند میزنی ؟
از چند سالگی بدن سازی میری ؟
لباس تو این سایز گیرت میاد ؟
و . . .
بعد میگم راستی قوی ترین مرد ایران از نظر تو کیه ؟
یه مکثی میکنه ، همینطور که تو چشای من نیگا میکنه ، میگه عباص !
میگم من ؟
میگه عآره ! تو !
تویی که این همه پست میذاری کسی نظر نمیده !
تویی که این همه وقت میذاری برای تک پیامک !
آره تویی که کمرت زیر بار فانتزی گفتن خم شده !
( در حالی که اشک تو چشتش جمع شده ! )
عآره تو ، الانم اومدم که ازت قدردانی کنم !
یه عنوان یادبود یه کمربند طلایی بهم میده ، بعد میگه راستی پلاک خونتون چرا این شکلیه ؟
تا بر میگردم ببینم پلاک موردش چیه ، سریع میره تو افق محو میشه !
 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
با جفت پا برم تو صورت و کل اعضاء و جوارح کسی که نیم ساعت براش حرف میزنی آخرش میگه : نمیدونم چی بگم ، هر طور صلاحته !
خو لامصب من دارم باهات مشورت میکنم

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
یه شب خونه تنها باشم ، در حالی که دارم فیلم ترسناک می بینم ، یهو صدای خنده از حیاط بشنوم !
پا میشم برم بیرون ببیم کیه !
وقتی میرم تو حیاط و چند متری میرم جلو ، وایستم !
بازم صدای خنده میاد . . .
بازم یه چند متر برم جلو تر و دوباره وایستم !
بازم صدای خنده بیاد !
با این که ترس شدید دارم ، ولی بازم چند متر برم جلوتر . . .
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟

فانتزی های من سری جدید

 

امروز به این دخدره همکلاسیم میگم ، این لب تاپ منو بزن به برق ، شارژ نداره !
میگه : چرا لب تاپت رو خونه نمیزنی تو برق ؟ ها ؟
میگم از تو چه پنهون ، یکی از فانتزیام اینه که لب تاپم رو فقط تو دانشگاه بزنم تو برق ، تو خونه صرفه جویی کنیم ، پول قبض برقمون کم بیاد ، بعد بابام پولام رو جمع کنه واسم یه پراید بخره ، بعد من برم دخدر همسایمون رو بگریم ، بریم تو افق با هم زندگی کنیم ، بعد بچه دار شیم ، یه دخدر یه پسر ، اسم پسره رو بذارم افق علی ، اسم دخدره رو هم بذارم افق چهره
یعنی ۳۷ دقیقه و ۲۱ ثانیه این شکلی بود =>
خواستم با فانتزی آشنا بشه خوب ، درس سه واحدی رو هیچی نفهمید
اشکال نداره ترم بعدی پاس میکنه

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
یه بچه داشته باشم ، وقتی میریم مهمونی شیطونی کنه !
منم بزنم زیر گوشش ، بشینه زار زار گریه کنه !
بعد خانومم بیاد از بچه دفاع کنه . . .
یکی هم بزنم زیر گوش اون که دیگه تو مسائل پدر و فرزندی دخالت نکنه !

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که یه کنترل داشتم ، آدم هایی که دائم در حال فیلم بازی کردن هستن رو stop میکردم . . .
یکى از فانتزیام اینه که :
با پرواز ۴۴۴ ساعت ۴ عازم عامریکا بشم ، هواپیما شروع به پرواز بکنه ، یهو یکی از جاش بلند شه داد بزنه هیچکی از جاش تکون نخوره ! هواپیما رباییده شده توسط من ! :|
بعد یهو دخدر همسایمون از بین جمعیت جیغ بزنه و زن و بچه ها شروع کنن به گریه کردن
مهماندار ( ترجیحان دختر با قد بین ۱۷۴ تا ۱۷۸ مسلط به زبان فرانسه و مبانی کامپیوتر ) سریع خوشو به من برسونه و دره گوشه من بگه تورو خدا یه کاری بکن اینجا همه زن و بچن ! یه کاری کن . . .
بعد من تو یه فرصت مناسب از جام بلند شم با رباینده درگیر شم :|
تو درگیری خلبان تیر بخوره و هواپیما یه تکون شدید بخوره ، رباینده بخوره به ستون هواپیما و کلتش از دستش میفته ، منم میرم بالا سرش تا جایی که میخوره میزنمش ، انقدر که بیهوش شه . . .
بدو بدو میرم بالا سر خلبان که داره جون میده ، اونم با صدای گرفته ( انگار یکی با لگد زده باشه تو شکمش ) سویچ هواپیما رو بده به من و بگه کاره خودته بعد تموم کنه . . .
منم با بدبختی هواپیما رو نجات بدم بشونمش تو لوس آنجلس یا نیویورک ( نیویورک بهتره )
بعد همه مسافرا بیان دورم بوسم کنن و این حرفا بعد اون مهمانداره بیاد بهم بگه با من ازدواج میکنی ؟!
بعد من یه نگاهی به دخدر همسایموون بکنم و با یه لبخند نرم بهش بگم همیشه بهترین ها برای من بوده اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی !
بعد برم پیش دخدر همسایمون . . .
بعد موبایل جی‌ آل‌ اکس – جی‌ ۲ راحت از جیبم در بیارم ، بگم من مأمور امنیت پرواز هستم ، منطقه پاک سازی شده بعد تشویقی ۲ هفته بهم تعطیلات تو افق بخوره ، برم یه ذره از زندگی لذت ببرم
حالا شاید بگید پس دخدر همسایه یا مهماندار تکلیفشون چی میشه ؟
گفتم که اگه مال من نشدی حتما بهترین نبودی

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که :
همسر آینده ام ” خانه دار ” باشه !
ترجیحا دو خوابه و نوساز

 

 

 

 

یه مغازه هست رو شیشه‌ ش نوشته ” اسنک اسنک کتلت ”
یکی از فانتزیام اینه که
مغازه بغلیش رو می خریدم روش مینوشتم “ کتلت کتلت به گوشم

منبع:

http://buy-eessay-online.com

فانتزی های من

فانتزی های من …

فانتزی های من

یکی از فانتزیام اینه که :
بابام ساعت ۴ صبح بیدارم کنه و بگه : پاشو سحره !
منم بیدار شم !
و به خوبی و خوشی سحری بخورم !
شما مشکلی داری !؟
چرا تو حریم خصوسی مردم دخالت می کنی آخه ?

یکی از فانتزیام اینه که
اسم بچم رو بذارم سپنتا !
وقتی خانوم معلمشون صداش میکنه سپنتا !
کل بچه های کلاس یک صدا بگن ۱۵ تا ?
?

یکی از فانتزیامم اینه شام املت داشته باشیم بعد با گوشیم *۱۱۱# رو بگیرم املتمون تبدیل به پیتزا شه !
الان تابلوئه شام املت داریم ولی خطم همراه اولِ یا بیشتر توضیح بدم ؟ ?

یکی از فانتزیام اینه که برم با اسلحه تو یه بانک چند تا تیر هوایی بزنم بعد و بگم همه بخوابین رو زمین ( در اون حین دخدر همسایمون هم تو گروگان ها باشه ، بنده خدا اومده شهریه دانشگاهشو بریزه ! )
یه ساک بدم به متصدی بانک و بگم هرچی پول هست بزیز تو ساک !
در حالی که داره پولارو جمع میکنه ، صدامو تغییر بدم و اسلحه رو بگیرم سمت دخدر همسایه و بگم بیا اینجا ببینم ! بعد اونم با ترس و لرز میاد ، میگم دانشجویی شما ؟ میگه عآره ، به خدا اومدم شهریه ام رو بریزم !
بگم عــه ! پس اومدی شهریه بریزی پس ؟ اونم بگه عآره !
بعد به متصدی میگم هی ، یارو ، شهریه این خانوم رو هم همین الان بریز ، فیش دخدر همسایه رو هم میدم بهش که مهر بزنه و تایید بانکی کنه که بعدا داستان نشه ?
در همین حال که من حواسم پرت شده ، متصدی وسوسه بشه بخواد دکمه دزدگیر رو بزنه !
بعد متوجه شم و یه تیر بزنم بهش ، اونم در حالیکه داره جون میده یهو دکمه رو بزنه !
بعد پلیسا متوجه شن و بریزن محاصرم کنن و رئیس پلیسا با یه بلندگو داد بزنه بگه اینجا محاصره شدی هیچ راه فراری نداری خودتو تسلیم کن !
بعد منم بگم اگه تا ۳۰ دیقه دیگه یه هلیکوپتر برام نفرسین یکی یکی گروگانارو میکشم ، پلیسا هم قبول کنن و یه هلیکوپتر بفرستن و من در حالیکه یه ساک پر از پول و با یه گروگان به سمت هلیکوپتر میرم یهو از پشت با تیر بزنن منو بعد ساک پر از پول پخش بشه تو هوا و مردم تمام پولارو وردارن و شلوغ پلوغ بشه اوضاع !
بعد منم با حالت دراز کش در حالی که همینجوری داره خون از بدنم میره ، خودمو سمت هلیکوپتر برسونم و برم تو افق محو شم ?
شاید بگید دخدر همسایه چی شد ؟
من به یارو گفتم شهریه اش رو اوکی کنه ، تا دخدر همسایه بره خانوم مهندس شه ، فرد مفیدی واسه جامع اش بشه ، و همچنین شاید تو فانتزی های بعدی کمکم کنه ?
پیام اخلاقی :
من خودم به خاطر نداشتن شغل مناسب مجبور به این کار شدم ، الانم پشیمونم
به خانواده ها هم توصیه میکنم مراقب فرزنداشون و تغییر رفتار اون ها باشن و همیشه با مامورین زحمت کش نیروی انتظامی همکاری و تعامل داشته باشن ?

یکی از فانتزیام اینه که با یه بوکسور دعوام بشه بعد برای انتقام برم تو یکی از مسابقاتی که شرکت کرده ثبت نام کنم بعد برم مسابقه بدم همرو شکست بدم اونم همرو شکست بده . . .
همش با هم چشم تو چشم باشیم و برسیم فینال ، اونم تا حد مرگ منو بزنه ؛ همش هم به نقاطی که آسیب دیدم بزنه ! بعد من با صورت خونی و کبود وقتی که فقط صدای سوت و تپش قلبمو میشنوم یاد حرفای پدر مرحومم بیفتم ! مخاطب خاصمو کنار رینگ ببینم که با گریه میگه : حاجی دیگه ادامه نده که در این حین یهو خر شم و پاشم بزنم دهن بوکسورو آسفالت کنم و داور دستمو بگیره بالا و مسابقه رو ببرم !

فانتزی های من

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﯾﻪ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﺎﺭﻧﺠﯽ ﺑﺨﺮﻡ ﻭ ﺗﻮﺵ ﺍﺳﻤﺎﺭﺗﯿﺰ ﺑﺮﯾﺰﻡ !
ﺑﻌﺪ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺳﺮﺩﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻤﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﻡ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ؟
ﺑﮕﻢ : ” ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ، ﻫﻤﻮﻥ ﺳﺮﺩﺭﺩﻫﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ . . . ”
ﺑﻌﺪﻡ ﭼﻨﺪﺗﺎﺷﻮ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺑﮕﻢ : ﺁﺁﺁﺁﺁﺁﻩ |:
ﻻﻣﺼﺐ ، ﻋﻨﺪﻩ ﮐﻼﺳﻪ !
خخخخخخخخخخخ

یکی از فانتزیام اینه که
در حال رد شدن از خیابون هستم ، یه لحظه چشام سیاه میشه !
چشم هامو باز میکنم ، می بینیم ۳،۴ نفر دورم جمع شدن ، میگن حالت خوبه !؟
به نظر میاد تصادف کردم ، در حالی که همه نگران حال منم ، یکی میپرسه آقا شما اسمت چیه ؟ یه شماره تماسی از خانواده ، چیزی . . .
هرچی فکر میکنم چیزی یادم نمیاد !
آخرین چیزی که یادم میاد اینه که یه موتوری خلاف اومد و بهم زد ، بعد دیگه هیچی نفهمیدم . . .
یهو یکی میاد وسط ، داد میزنه ، وایی ، عباص ، چه بلایی سرت اومده عآخه ؟
بله صدای دخدر همسایه است ، صداش آشناس ولی نمیدونم دخدر کدوم همسایس ?
در همین حال . . .
در همین حال . . .
ای بابا ?
چرا یادم نمیاد ?
آقا من حافظمو از دست دادم جدی جدی ?
چی میخواید از جونم عآخه ?
کمک کنید حافظمو به دست بیارم به جای این مسخره بازیا ?

یکی از فانتزی های من اینه که دیگه به چیزای فانتزی فکر نکنم و یه کم جدی باشم ، ناسلامتی سنی ازم گذشته . . . ?

یکی از فانتزیام اینه که :
یه آموزشگاه تعلیم رانندگی بزنم ، رو درش هم بدم یه پارچه بزنن با متن زیر :
بانوانی که پارک دوبل را طی دوره ی یک ماهه فرا گیرند از پنجاه درصد تخفیف ویژه ی ما برخوردار خواهند شد ?

یکی از فانتزیای عجیبم اینه که
توی مراسم American Music Awards بین جمعیت نشسته باشم بغل Psy ( همونی کُره ایه که گانگنام استایلو خونده ) ، برگرده بهم بگه : داش عباص ، خداییش کارت خیلی درسته ها ، هلاکتم به مولا !
منم سوئیچ پرایدمو پرت کنم تو صورتش بگم : بیا بدبخت پاچه خوار !
فقط یادت باشه زیر صندلی راننده یه خورده پوست پسته ریخته اونارم تمیز کنی !!
بعدش رومو بکنم سمت Eminem و بگم : میبینی داداش ، یه مشت لاشخور دور مارو گرفتن ، هععععییییی . . .
از اونورم مدونا در حالی که روی صحنه داره با اصغر فرهادی دست میده و روبوسی میکه اعلام کنه : جایزه بهترین آلبوم سال ، جاستین بیبر !
جاستینم سریع بیاد روی صحنه و بگه چه آهنگی براتون بخونم ؟
منم از لابلای جمعیت داد بزنم : آهوی دارم خوشگله رو بخون ?
یهو سالن بره هوا و درعین نا باوری جاستین بیبر از تو جیبش یه قمه در بیاره این هوا ( دقیقا این هوا )
Eminem داد بزنه بگه : عباص T این پسره ی قـــــــمه داره ، بپا . . .
منم که دستم خالیه با گوشیم آهنگ ” قیصر ” مسعود کیمیایی رو میذارم و به جاستین میگم : گوش کن جـَـوون ، نامرد باید از بازوی آدم بترسه ، نه از چاقوش . . .
اونم که تحت تاثیر قرار گرفته و توی چشماش اشک مثلث زده میاد و بهم میگه : من میخوام تو رکاب شما باشم ، منم با بغض بگم : اول باید مرد بشی و رومو برگردونم . . .
اونم قمه رو بکنه تو قلبمو فرار کنه . در اون لحظه همه بیان بالا سرم من بگم : یه نخ سیگار بهم بدین !
۵۰cent میاد و بهم سیگار میده منم یه نیگا بهش میندازم و میگم : یادم نبود ، تو ترکم !
Eminem هم بگه : مرتیکه مارو اسکل کردی ؟
منم یه لبخند نرم بزنم و عینک سه بعدی بذارم رو چشمام و یه سلام نظامی بدم و بمیرم . تو اون کش و قوس محمد اصفهانی از لای جمعیت میاد بالا سرمو میخونه :
دنیارو با همه ی خوب و بدش
با همه زندونی های ابدش
پشت سر گذاشتن و رها شدن
رفتن و سری توی سرا شدن
تو همون حین هم زوم دوربین آروم آروم کم میشه و همه خانوادگی تو افق محو میشن . . .
سوالی نیست ؟
ممنون از اینکه این فرصت رو به بنده دادید !
با تچکر

یکی از فانتزی هام اینه که وقتی اعصابم خورده بزنم مخاطب خاصمو لهش کنم بعد پلیس بیاد منو بگیره بندازه زندان ، منم از زندان فرار کنم در حین فرار از پشت تیر بخورم و از هوش برم و وقتی به هوش میام ببینم روی ویلچر نشستم و از دماغ به پایین فلج شدم که درس عبرتی بشه برای سایرین !

یکی از فانتزیام اینه که یه فرش پونصد شونه بگیرم بعد هرشب سرمو بذارم رو یکی از شونه هاش . . .
فکر میکردم تحریم ها حداقل تا دوسال دیگه رو من اثر نذاره ?

یکی از فانتزیام اینه که
فردا اولین روز ماه رمضون ، این دخدر همسایه برامون آش بیاره ، من برم دم در ، یهو هول شه آش از دستش بیفته ، خلاصه زندگیمون رو گند برداره ?
بعد در حالی که صداش میلرزه بگه ببخشید عباص آغآ
منم صدام رو بندازم تو گلو و بگم :
نه بابا ، اشکال نداره ، پیش میاد دیگه ، فدای سرت !
بعد برم شلنگ آب رو بیارم ، یه جارو هم بهش بدم ، بگم اینجارو تمیز میکنی ، مثل اولش برق بیفته ?
والا به غرآن ، عآخه این زن زندگی میشه ؟ نمیشه دیگه
بعد داداشاش با چوب تا افق دنبالم کنم ?
ولی یه دخدر همسایه داریم ، اصن روزه نمیگرن که نذری بدن ، خدایا خانوادشون رو به راه راست هدایت کن ، قول میدم اگه آش از دستش افتاد خودم جلو درو تمیز کنم ?

فانتزی های ذهن من :
وقتی تنها میشی دوستاتو از اینترنت دانلود کنی !
روزا که پشه ها خوابن بری بالا سرشون ویز ویز کنی !
موهاتو بزنی قهر کنه درنیاد !
از خودت فرار کنی گم شی !
برق بره با بزرگترش بیاد !
اشتهات کور شه ببریش مدرسه نابینایان !

منبع:http://buy-eessay-online.com

طنز جدید و جالب از فانتزی ها

مجموعه : مطالب طنز

طنز جدید و جالب از فانتزی ها

طنز جدید و جالب از فانتزی های من

مجموعه جدیدترین طنز فانتزی های من رو برای شما آماده کردیم امیدواریم خوشتون بیاد.

 

یکی از فانتزی هام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم

خودمو با اولین پرواز میرسونم

خیلی کلاس داره لعنتی

طنز جدید و جالب از فانتزی ها

منبع:

http://buy-eessay-online.com

فیلم ناهید برنده جایزه گوزن طلایی شد

«ناهید» برنده جایزه گوزن طلایی «نارا» ژاپن شد

فیلم ناهید برنده جایزه گوزن طلایی شد
فیلم ناهید برنده جایزه گوزن طلایی شد

به کارگردانی آیدا پناهنده

فانتری فنس: «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده جایزه گوزن طلایی «نارا» را دریافت کرد.

به گزارش فانتری فنس، فیلم سینمایی «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده در پنجمین دوره فستیوال «نارا» ژاپن موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم جشنواره و تندیس شیکای (گوزن) طلایی شد.

فستیوال بین المللی فیلم «نارا» هر دو سال یک بار  در شهر «نارا» پایتخت باستانی ژاپن قدیم برگزار می شود. دبیر این فستیوال نوامی کاواسه فیلمساز زن ژاپنی است که جایزه بزرگ فستیوال فیلم کن ۲۰۰۸ را در کارنامه خود دارد.

در پنجمین دوره این فستیوال که از هفدهم تا بیست و دوم سپتامبر برگزار شد، از میان هزار و هفتصد فیلمی که امسال به این جشنواره فرستاده شده بود، هشت فیلم از کشورهای آمریکا، سوییس، آلمان، چین، فیلیپین، نروژ، ژاپن و ایران برای حضور در بخش مسابقه بین الملل پذیرفته شده است.

«ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده در دو سانس به نمایش درآمد و در مراسم اختتامیه فستیوال، هیات داوران جشنواره، بالاترین جایزه این جشنواره موسوم به شیکای (گوزن) طلایی را به آیدا پناهنده کارگردان «ناهید» اهدا کردند. جایزه نقدی این جشنواره، کمک مالی به فیلم بعدی فیلمساز است.

همچنین در هفته جاری در چهارمین فستیوال بین المللی فیلم دهوک که در اقلیم کردستان عراق برگزار شد جایزه تندیس برگ موی زرین بهترین فیلم اول جشنواره به فیلم سینمایی «ناهید» اهدا شد.

پخش بین المللی «ناهید» را شرکت نوری پیکچرز با مدیریت کتایون شهابی به عهده دارد. این فیلم محصول مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و تهیه کنندگی بیژن امکانیان بوده است.

منبع:http://buy-eessay-online.com

 

سینمای دفاع مقدس

کریمی: فیلم های دفاع مقدس باید به صورت دلی ساخته شوند/ قهرمان سازی ناصحیح می تواند باعث پس زدن مخاطب شود

122447

 

فانتزی فنس: عباس کریمی منتقد سینما همزمان با هفته دفاع مقدس گفت: فیلم های دفاع مقدس باید به صورت دلی ساخته شوند و این آثار هرگز نباید به صورت سیاسی، جناحی و رانتی تولید شوند چرا که تجربه ثابت کرده وقتی فیلم های دفاع مقدس به صورت سفارشی و بدون دغدغه ساخته می شوند نمی توانند در جذب مخاطب موفق عمل نمایند.

وی در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: ما باید در ابتدا به درک صحیحی از واژه دفاع مقدس دست پیدا کنیم؛ متأسفانه بسیاری افراد در سینمای ما فکر می کنند که به هر فیلم جنگی می توانند واژه دفاع مقدس را اطلاق کنند در صورتی که دفاع مقدس یکی از زیرگونه های ژانر جنگی و از آنجا که مقوله ای بومی است اگر آن فیلم را در یک کشور دیگر که درکی از دفاع مقدس ندارد به نمایش بگذاریم نمی تواند چیزی در رابطه با آن بفهمد و تنها کشورهایی مانند لبنان، سوریه و… هستند که از آنجا که سال ها است خودشان درگیر دفاع مقدس هستند می توانند این مقوله را به خوبی درک نمایند.

کریمی ادامه داد: ما باید با آگاهی نسبت به ماهیت دفاع مقدس مبادرت به ساخت فیلم های سینمایی در این زمینه بکنیم؛ دفاع مقدس مختص یک سری افرادی است که از همه چیزشان در زندگی گذشتند و برای دفاع از میهن و اسلام و ناموس شان به مقابله با دشمنان پرداختند؛ اگر به تمامی این موارد نکاتی همچون: اخلاق، دین و… را اضافه کنیم ارج این افراد بیشتر می شود و ارزش ها را بسیار افزون می سازد.

این منتقد سینما در بخش دیگری از این گفتگو با تأکید بر اینکه سینمای دفاع مقدس یکی از نیازهای اصلی امروز کشور است اظهار داشت: ما باید دست به تولید آثار متعددی در این زمینه بزنیم که به صورت شعاری ساخته نشوند و صادقانه و غیرمستقیم رشادت ها و دلاوری های رزمندگان ۸ سال دفاع مقدس را به تصویر بکشند؛ خوشبختانه فیلم های خوبی مانند «ایستاده در غبار» به همین شکل تولید شده اند و از آنجا که به ساختارشان توجه جدی شده و محتوای غیرشعاری داشته توانسته مورد توجه عامه افراد واقع شود.

وی افزود: ما نیاز به تولید فیلم هایی نظیر «ایستاده در غبار» و «شیار ۱۴۳» و… داریم که مخاطب بتواند با آن ها ارتباط برقرار کند؛ الگوسازی های ما باید بر اساس رشادت و صداقت رزمندگان باشد و نه قهرمان پروری های پوچ و بی محتوا که می تواند در دراز مدت باعث دلزدگی شدید مخاطبان شود و آن ها را از این نوع سینما گریزان سازد؛ ما باید آگا باشیم که قهرمان سازی ناصحیح می تواند باعث پس زدن مخاطب شود!

کریمی تأکید کرد: ما امروزه نیاز به آن داریم تا توسط آثار سینمایی دفاع مقدس را به نسل جوان به درستی بشناسانیم و آن ها را مشتاق به مطالعه و تحقیق در رابطه با ۸ سال دوران دفاع مقدس کنیم و هرگز نباید به خودمان اجازه دهیم با ساخت آثار شعارزده و نازل روندی معکوس در این زمینه رخ دهد.

این منتقد سینمای کشور در خاتمه این گفتگو افزود: تمامی دستگاه ها و نهادهای حکومتی و دولتی موظف هستند تا حمایتی همه جانبه از سینمای ارزشمند دفاع مقدس داشته باشند و سایر نهادها و دستگاه های مرتبط با سینما باید با نظاره بر عملکرد سازمان هنری رسانه ای اوج که توانسته فیلم های بسیار خوب و ارزشمندی را تولید کند از آن ها پیروی کرده و روندی این چنینی را پیش بگیرند تا سینمای دفاع مقدس بتواند بیش از پیش به رشد و بالندگی دست پیدا کند.

منبع:

http://buy-eessay-online.com

انتظارات اهالی سینما از جشنواره فیلم مقاومت

قاسمی جامی: سینمای مقاومت و دفاع مقدس در کشور ما جنبه تزئینی پیدا کرده است/ باید توجه مدیران سینمایی به اهمیت این حوزه جلب شود

انتظارات اهالی سینما از جشنواره فیلم مقاومت
انتظارات اهالی سینما از جشنواره فیلم مقاومت

فانتزی فنس: حسین قاسمی جامی کارگردان سینما و تلویزیون گفت: متأسفانه سینمای مقاومت و دفاع مقدس در کشور ما جنبه تزئینی پیدا کرده است و شاید به همین علت است که توجه چندانی از سوی هیچ یک از نهادها و دستگاه های مرتبط با حوزه فرهنگ و هنر برای رشد و ارتقای این حوزه از سینما انجام نمی شود.

کارگردان فیلم سینمایی «پی ۲۲» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: برگزاری جشنواره فیلم مقاومت اتفاق بسیار مبارک و خوبی در سینمای ایران است و حداقل این نکته را به سینماگران و مدیران سینمایی گوشزد می کند که سینمای مقاومت و دفاع مقدس با تمامی بی مهری ها و بی توجهی ها همچنان زنده است و نفس می کشد و باید به آن توجه نشان داد و آن را احیاء کرد.

وی ادامه داد: البته ما نباید در کشورمان به این سمت و سو برویم که سینمای مقاومت و دفاع مقدس را به صورت زینتی نگاه کنیم و صرف برگزاری جشنواره فیلم مقاومت را کافی بدانیم؛ اهمیت مقاومت اسلامی و دفاع مقدس آنقدر زیاد است که نباید با آن به صورت جشنواره ای و مناسبتی برخورد شود؛ سینمای مقاومت و دفاع مقدس بایستی در بطن سینمای ملی ایران باشد و نه در حاشیه آن، پس نیاز جدی است که مسئولان برگزاری جشنواره در پی آن باشند تا در طول سال با تعامل با سایر نهادها و دستگاه ها کاری کنند که باعث رشد این سینما شود.

قاسمی جامی سپس با تأکید بر اینکه دست اندرکاران جشنواره مقاومت باید توجه مدیران سینمایی را نسبت به اهمیت این حوزه جلب کنند اظهار داشت: وضعیت امروز سینمای دفاع مقدس و ارزشی در کشور ما به گونه ای است که تمامی فیلمسازانی که در این حوزه مبادرت به ساخت فیلم می کنند در حال دعا هستند تا سازمان سینمایی پروانه ساخت فیلم های شان را بدهد چه برسد به آنکه این سازمان و نهادهای دولتی بخواهند بودجه ای را به این نوع آثار تخصیص بدهند.

این فیلمساز خاطرنشان کرد: متأسفانه مدیران سازمان سینمایی کمترین توجهی به این گونه بسیار مهم و حیاتی ندارند و آنقدر سینماگران دغدغه مند این حوزه را مورد بی مهری قرار داده اند که دیگر هیچ امیدی به رونق و رشد این سینما در آن ها دیده نمی شود.

کارگردان فیلم سینمایی «زمزمه بودا» تأکید کرد: امیدوارم مسئولان و دست اندرکاران برگزاری جشنواره فیلم مقاومت و به ویژه سازمان بسیج مستضعفین و انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با در اختیار گذاشتن بودجه روند تولیدات این گونه آثار را تسهیل کنند تا بتوان فضای سینمای استراتژیک را در کشور احیاء کرد چرا که اگر ما بخواهیم به امید سازمان سینمایی بنشینیم باید برای همیشه فاتحه سینمای ارزشی را بخوانیم!

قاسمی جامی در بخش دیگری از این گفتگو خاطرنشان کرد: متأسفانه مدیران سازمان سینمایی وضعیت سینمای کشور به سمت سینمای آمریکا و اروپا کشانده اند و تنها از فیلمسازان این حوزه حمایت می کنند و معتقدند که سینماگران جوان به ساخت فیلم های تلخ و سیاه علاقه مند هستند در صورتی که اگر سینمای مقاومت و دفاع مقدس در کشور احیاء شود تعداد کثیری از فیلمسازان جوان، خلاق و دغدغه مند مانند محمدحسین مهدویان هستند که آثار درخشانی مانند «ایستاده در غبار» را بسازند.

وی در خاتمه این گفتگو افزود: یک بار دیگر تأکید می کنم دست اندرکاران جشنواره فیلم مقاومت باید در پی آن باشند که به صورت مستقل و بدون دخالت سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شرایط را برای تولید آثار سینمای مقاومت و دفاع مقدس فراهم سازند تا تمامی سینماگران خانه نشین دغدغه مند این حوزه بتوانند به مجدداً وارد بازار تولید فیلم های ارزشی شوند.

منبع:

http://buy-eessay-online.com

 

عکس های فانتزی جدید و زیبا

عکس های فانتزی

عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا
عکس های فانتزی جدید و زیبا

منبع:

http://buy-eessay-online.com

 

عکس های فانتزی شب + عکس

عکس فانتزی مخصوص شب بخیر

عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب
عکس های فانتزی شب

منبع:

http://buy-eessay-online.com